به وبلاگ من خوش آمدید

javahermarket

" target="_blank" >کسب درامد 1
کسب درامد 1
تبادل لینک هوشمند 1
هرچی بخای 1
s+e+x 1
عطر دانلود 1
یا حسین 1
دارنده مهر ایران-ویژه محرم 1
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان یا حسین و آدرس bizarar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 35
بازدید ماه : 290
بازدید کل : 60898
تعداد مطالب : 104
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1




 

چطور متوجه بیماری جنین در رحم مادر شویم؟

بیماری جنین,جنین,درمان بیماری جنین

 

 

آمنیوسنتز آزمایشی است که پزشک با بررسی مایع آمنیوتیک در رحم مادر، اختلالات و بیماری‌های جنین را قبل از به دنیا آمدن و در زمان بارداری مشخص می کند.


آمنیوسنتز، یک نوع آزمایش قبل از تولد برای جنین می باشد که این امکان را به پزشک می دهد تا اطلاعات مفیدی را راجع به وضعیت جنین و سلامت او، از طریق بررسی مایع آمنیوتیک به دست آورد.

 
مایع آمنیوتیک مایعی است که اطراف جنین را در داخل رحم مادر احاطه کرده است.مایع آمنیوتیک وظیفه محافظت از جنین را در طول دوران بارداری بر عهده دارد. این مایع حاوی سلول‌ها و موادشیمیایی مختلف تولید شده توسط جنین می باشد.

 
هدف از بررسی مایع آمنیوتیک چیست؟

1- کشف اختلالات ژنتیکی و ناهنجاری های کروموزومی در جنین مثل سندرم داون و بیماری اسپینا بیفیدا

2- بررسی اینکه آیا ریه های جنین به حد کافی رشد کرده اند یا نه؟

3- تشخیص یا رد عفونت رحم در مادر باردار

4- بررسی وضعیت سلامت جنین ، مثلا اگر جنین حساسیت خونی داشته باشد، مانند حساسیت به  rh خون (اگر rh خون جنین مثبت باشد و rh خون مادر منفی باشد، پس از آمنیوسنتز ممکن است خون مادر پادتنی علیه خون جنین تولید کند. برای این منظور به این مادران، دارویی به نام ایمونوگلوبین rh داده می شود تا علیه خون جنین، پادتن تولید نکند)

البته امروزه متخصصان زنان و زایمان به جای این روش (به دلیل بروز یک سری مشکلات احتمالی که برای جنین و مادر ممکن است رخ دهد)، با استفاده از سونوگرافی داپلر،rh  خون جنین را بررسی می کنند.

روش آمنیوسنتز به دلیل استفاده از سوزن و ایجاد جراحت های هرچند جزیی، روشی تهاجمی محسوب می شود. بنابراین در برخی موارد از روش های جایگزین مثل سونوگرافی داپلر استفاده می شود.

 
زمان انجام آمنیوسنتز

آمنیوسنتز معمولا روی مادران بارداری که بین هفته 16 تا 22 حاملگی هستند انجام می گیرد، یعنی بهترین زمان برای انجام آمنیوسنتز، سه ماهه دوم بارداری است. در این زمان رحم و جنین بزرگ شده و به اندازه کافی مایع آمنیوتیک وجود دارد که بتوان میزان مایع مورد نیاز را از آن گرفت و مشکلی هم برای جنین پیش نیاید.
همه زنان باردار می توانند این آزمایش را انجام دهند، اما بیشتر به مادران بارداری که نوزادان آنها در معرض خطر مشکلات ژنتیکی و ناهنجاری های کروموزومی هستند توصیه موکد می شود که حتما این آزمایش را نجام دهند

اگر با آزمایش آمنیوسنتز مشخص شود که جنین اختلالی دارد، چه باید کرد؟

آمنیوسنتز آزمایشی است که پزشک با بررسی مایع آمنیوتیک در رحم مادر، اختلالات و بیماری‌های جنین را قبل از به دنیا آمدن و در زمان بارداری مشخص می کند.

اگر بعد از انجام آمنیوسنتز مشخص شد که جنین دچار مشکلات ژنتیکی و ناهنجاری های کروموزومی می باشد و پس از قطعی شدن آن توسط آزمایش های دیگر، به مادر مجوز سقط جنین داده می شود.

 
آمنیوسنتز چگونه انجام می شود؟

- پس از تجویز آمنیوسنتز برای مادر باردار در سه ماهه دوم باردار ی، متخصص رادیولوژی با انجام سونوگرافی، محل دقیق جنین را در داخل رحم مادر مشخص می کند.
آمنیوسنتز

- پزشک متخصص، شکم مادر باردار را برای تعیین محل دقیق جفت و جنین، سونوگرافی می کند.

- بعد سطح شکم مادر در ناحیه روی رحم، ضدعفونی و بی‌ حس می‌ شود.

- پزشک متخصص یک سوزن را از روی شکم وارد رحم می کند و مقداری از مایع آمنیوتیک رحم را با سرنگ بیرون می کشد. سپس خیلی آرام، سوزن را از شکم خارج می کند.

- هم‌ زمان با ورود سوزن، مسیر سوزن به وسیله سونوگرافی کنترل می‌ گردد.

- آزمایش های مختلفی روی مایع آمنیوتیک انجام می گیرد.

- مقدار مایع آمنیوتیک استخراج شده از رحم، به تعداد هفته های بارداری بستگی دارد .معمولا 30 میلی لیتر مایع بیرون می کشند.

- مادر باردار در طی مدتی که سوزن وارد شکم او می شود، باید آرام و بدون حرکت، به پشت بخوابد و از انجام حرکات اضافی جدا خودداری کند.

- کل این روش حدود یک ساعت طول می کشد و در اغلب موارد نمونه گیری از مایع آمنیوتیک یک الی دو دقیقه به طول می انجامد.

 
پس از انجام آزمایش آمنیوسنتز ...

- پس از انجام عمل آمنیوسنتز، دوباره سونوگرافی توسط پزشک انجام می گیرد تا وضعیت جنین بررسی شود (وضعیت ضربان قلب جنین).

- مادر باردار ممکن است مشکلاتی از قبیل گرفتگی عضلانی و یا کمی خونریزی از ناحیه واژن را تجربه کند.

- پزشک مدت زمانی استراحت را برای مادر تجویز می کند تا این مشکلات برطرف شوند .پس از اندک استراحتی می توانید به فعالیت های روزمره خود ادامه دهید.

- اگر بعد از آمنیوسنتز مشکلات شما بیش از چند روز طول کشید و با مشکلاتی از قبیل تب، خونریزی از ناحیه واژن، از دست دادن مایع واژینال، درد رحم و یا مشکلاتی از این قبیل روبرو شدید، حتما با پزشک خود تماس بگیرید و مشکلات مربوطه را مطرح کنید تا پزشک شما ، جهت برطرف کردن این مشکلات اقدام کند.



+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:23 توسط یونس |

 

 

فواید روغن ماهی برای جنین

روغن ماهی,فواید روغن ماهی,جنین

 

 


دانشمندان معتقدند مادران باردار با خوردن روغن ماهی می‌توانند تا حد زیادی مانع ابتلای نوزادانشان به بیماری اگزما شوند. در آزمایش‌هایی که در این رابطه صورت گرفت، نوزادان مادرانی که در دوران بارداری از قرص‌های مکمل امگا 3 و روغن ماهی استفاده کرده بودند یک سوم کمتر به بیماری‌های خشکی پوست (از جمله اگزما) دچار شدند.

 

 

دانشمندان استرالیایی معتقدند اسیدهای چرب امگا 3 می‌تواند با افزایش مقاومت بدن نوزاد در رحم مادر، در ماه‌های اولیه زندگی مانع ابتلایشان به اگزما شود.

 

در این آزمایش محققان دانشگاه آدلاید با در نظر گرفتن سابقه ابتلای بیش از 700 زن باردار به نیمی از آن‌ها سه بار در روز قرص‌های مکمل امگا 3 دادند و این کار از ماه پنجم بارداری تا پایان دوره انجام شد.

 

در همین زمینه تحقیقاتی درباره میزان تأثیر روغن ماهی بر آسم و تب یونجه در نوزادان در حال انجام است. با این وجود مسئولان بهداشتی استرالیا هشدار دادند مادران باردار باید حداکثر هفته‌ای چهار وعده ماهی بخورند چون جیوه موجود در ماهی می‌تواند برای نوزاد مضر باشد.

 

 

روغن ماهی و ارتباط آن با هوش کودکان

 

مطالعات بر روی 9 هزار مادر و کودک‌هایشان نشان داده است، مادرانی که امگا 3 کمتری دریافت کرده‌اند، فرزندانشان از ضریب هوشی پایین‌تری برخوردارند. این مطالعات نشان داده‌اند، هماهنگی بین چشم‌ها، دست‌ها و مهارت اجتماعی در این کودکان بهتر بوده است و سرعت عمل بالاتری دارند.

 

محققان می‌افزایند، ضریب هوشی این کودکان 6 مرتبه از حالت عادی کمتر است. به علاوه، این کودکان در فعالیت‌های اجتماعی خود (مانند دوست‌یابی) ناتوان‌تر هستند و با اختلالات رفتاری در بزرگسالی روبه‌رو خواهند بود.

 

محققان در رابطه با اثرات مصرف روغن ماهی در دوران بارداری عقیده دارند که دریافت مناسب امگا 3 می‌تواند از بروز بیماری فشار خون و سایر مشکلات ناشی از آن در میانسالی بکاهد و به این دلیل است که به مادران باردار توصیه می‌شود حداقل دو بار در هفته از ماهی استفاده کنند

 

آن‌ها در ادامه می‌افزایند، 60 درصد از مغز را چربی‌ها تشکیل می‌دهند که ‌30 درصد از آن اسیدهای چرب ضروری و اسید چرب امگا 3 است که اغلب از طریق امگا 3 ای که مادر در دوران بارداری مصرف می‌کند، به نوزاد می‌رسد. به این دلیل مصرف روغن ماهی به صورت ماهی‌هایی که روغن بالاتری دارند، در دوران بارداری توصیه می‌شود.

 

حتی در مطالعه‌ای دیگر دیده شده است که می‌توان با دادن مکمل روغن ماهی به بچه‌های دبستانی تا حدودی در رفتارهای بد آن‌ها تغییراتی ایجاد کرد. محققان در این مطالعه به این نتیجه دست یافته‌اند که کمبود امگا 3 در بچه‌ها و حتی در دانش آموزان بزرگ‌تر 10 تا 16 ساله نیز موجب بروز مشکلات رفتاری می‌شود که با دریافت روغن ماهی می‌توان به میزان قابل توجهی از مشکلات روحی، رفتاری و اجتماعی آن‌ها کاست.

 

 

امگا 3، برای همه

 

اسیدهای چرب امگا 3، که در گوشت ماهی به وفور وجود دارد، سبب افزایش کارایی ذهنی در کودکان و جلوگیری از ابتلای سالمندان به آلزایمر می‌شود.

 

جدیدترین تحقیق دانشمندان نشان می‌دهد، مصرف ماهی همچنین سبب می‌شود، بیماران قلبی، کمتر به حمله دوباره قلبی دچار شوند.

 

همچنین با مصرف مستمر ماهی، مرگ ناگهانی ناشی از نارسایی قلبی و عروقی کاهش می‌یابد. مصرف ماهی کلسترول را کاهش می‌دهد و خطر لخته شدن و رسوب دهی خون را می‌کاهد. در صورتی که افراد امکان مصرف مستمر ماهی را ندارند، توصیه می‌شود از مکمل‌های امگا 3 که برای افراد بیمار قلبی، هزار میلی گرم در روز است، استفاده کنند که عوارض جانبی نیز ندارد.

 

 

بچه‌های با وزن طبیعی با روغن ماهی

 

جالب است بدانید که این روغن در دوران بارداری نه تنها بر ضریب هوشی نوزادان اثر دارد، بلکه دارای فواید دیگری نیز هست. به تازگی مطالعات نشان داده‌اند، مادرانی که در دوران بارداری از این روغن استفاده کرده‌اند به احتمال کمتر کودکانی با وزن کم را به دنیا خواهند آورد. از آنجایی که کمبود وزن در بدو تولد با ابتلا به بیماری‌های قلبی و دیابت رابطه مستقیمی دارد، از این رو جلوگیری از بروز این بیماری‌ها در حفظ سلامت کودک حتی در بزرگسالی نیز اهمیت بالایی دارد.

 

به علاوه چون ماهی‌ها سرشار از امگا 3 هستند، داشتن یک بارداری سالم می‌تواند با مصرف این ماده غذایی میسر شود. از این رو دانشمندان ماهی را به عنوان جزء مهمی از رژیم غذایی انسان‌ها خصوصاً در این دوران به حساب می‌آورند.

 

مطالعات بر روی 9 هزار مادر و کودک‌هایشان نشان داده است، مادرانی که امگا 3 کمتری دریافت کرده‌اند، فرزندانشان از ضریب هوشی پایین‌تری برخوردارند

 

محققان در رابطه با اثرات مصرف روغن ماهی در دوران بارداری عقیده دارند که دریافت مناسب امگا 3 می‌تواند از بروز بیماری فشار خون و سایر مشکلات ناشی از آن در میانسالی بکاهد و به این دلیل است که به مادران باردار توصیه می‌شود حداقل دو بار در هفته از ماهی استفاده کنند.

 

با وجود تمامی فوایدی که روغن ماهی دارد، نباید آن را بی مورد و بدون حساب و کتاب مصرف کرد. گاهی مصرف زیاد این ماده کمبود ویتامینE را به همراه دارد که افراد را با کم خونی مواجه می‌سازد. گاهی نیز مصرف بی‌رویه این روغن‌ها موجب بروز خونروی شده که بر اثر ضربه، عمل جراحی و یا اعمال دندانپزشکی آشکار می‌شود.

 

پس خودسرانه از روغن ماهی به میزان بالا استفاده نکنید. به علاوه، به یاد داشته باشید که این روغن نیز مانند روغن‌های دیگر دارای کالری بالایی است که مصرف بی‌رویه آن می‌تواند انرژی مازادی را به بدن رسانده و موجب چاقی شود.

 



+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:21 توسط یونس |

 

هشدار به مادران شاغل

 

 

هشدار به مادران شاغل

 

بسياري از روان شناسان رشد بر سر اين موضوع توافق دارند که «هنگامي که مراقبت از کودک با کيفيت بالايي صورت گيرد، دليلي وجود نخواهد داشت که انتظار رشد نامناسب او را داشته باشيم.» در واقع، شواهدي وجود دارد که مراقبت روزانه با کيفيت بالا، از لحاظ رشد شناختي کودک، مفيدتر از صرفاً مراقبت از او در خانه است. البته هنوز هم لازم است که والدين از نزديک مراقب رفتار کودک خود باشند دوران کودکي، دوران رشد سريع است و به همين جهت است که مراقبت و پشتيباني مناسب از کودک در اين دوران حساس ضرورت دارد.

 

آنچه در زير آمده است چند نمونه از علايم هشدار دهنده رفتاري در زماني است که کودکتان را به يک جانشين يا پرستار مي سپاريد و بايد مراقب آن ها بود اگر کودک شما نشان هايي از تغيير رفتار ناگهاني از خود نشان داد، زمان آن است که وضعيت فعلي مراقبت از او را مورد بررسي مجد قرار دهيد.



:: چسبيدن بيش از حد به والدين


هر چند کودک نياز به حمايت و جلب اطمينان دارد اما چسبيدن و آويزان شدن بيش از حد به والدين و دور نشدن از آن ها، نشانه وجود مشکل است. اگر متوجه تغيير ناگهاني در رفتار کودک خود شديد دقت کنيد که چه موقع و کجا اين رفتار بيشتر بروز مي کند. آيا کودک شما قبل و بعد از رفتن پيش پرستار يا مهد کودک به شما مي چسبد؟

 

در اين صورت، دانستن اين که چرا کودک شما در اين زمان ها به توجه بيشتر شما نياز دارد، مهم است. برخي اضطراب هاي جدايي، عادي هستند اما يک الگوي مداوم و تکرار شونده ممکن است نشانگر اين باشد که فرزند شما توجه مورد نيازش را از پرستارش دريافت نمي کند. گريه هنگامي که فکر مي کند با پرستار تنها گذاشته مي شود کاملاً طبيعي است چرا که کودک ترجيح مي دهد پيش والدينش بماند. اما داشتن واکنش هيجاني منفي و شديد نسبت به يک فرد، نشانه خطر است. آيا کودک شما هر گاه که از والدين جدا مي شود گريه مي کند يا فقط هنگامي که قرار است نزد اين پرستار خاص برود؟ اگر اين مشکل فقط در مورد پرستار وجود دارد، زمان بررسي مجدد وضعيت مراقبت از کودک تان فرارسيده است.

 


زخم، بريدگي، کبودي و خون مردگي در حوادث مکرر: داشتن چند جاي زخم و بريدگي، بخش طبيعي از زندگي سالم و پر جنب و جوش دوران کودکي است، اما تعداد غيرقابل توجهي از حوادث مي تواند نشانه هشداردهنده اي از مراقبت ضعيف يا حتي تنبيه جسمي باشد. اگر کودک شما هنگامي که پيش پرستار است حوادث زيادي از اين قبيل برايش پيش مي آيد، سريعاً موضوع را مورد بررسي قرار دهيد تا چنانچه اقدام ديگري لازم است، صورت گيرد.

 

کودک شما بايد هم با خود شما و هم با پرستارش احساس راحتي کند و افکار، ملاحظات، احساسات و مشکلاتش را به راحتي در ميان بگذارد. اگر کودک تان در برقراري ارتباط با پرستارش مشکل دارد ممکن است نشانه اين باشد که حمايت عاطفي و راهنمايي مورد نيازش را از او دريافت نمي کند.


گريه هنگامي که فکر مي کند با پرستار تنها گذاشته مي شود کاملاً طبيعي است چرا که کودک ترجيح مي دهد پيش والدينش بماند. اما داشتن واکنش هيجاني منفي و شديد نسبت به يک فرد، نشانه خطر است.

 


:: نافرماني و حرف نشنوي


بروز ناگهاني نافرماني يا حرف نشنوي غيرقابل توجيه مي تواند نشانه اي از وجود مشکل با پرستار باشد. به منظور حفظ پايداري و سازگاري، تنظم يک نقشه و الگوي رفتاري براي پرستار بچه ضرورت دارد. رفتار نامناسب کودک ممکن است نشانه اين باشد که پرستار به وظايف خود در زمينه رعايت مقررات و انضباط، رفتار اجتماعي مناسب و رشد شخصيت کودک، درست عمل نمي کند.


تغيير ناگهاني در رفتار شايد هشدار دهنده ترين نشانه باشد. اين رفتارها ممکن است در خانه، در بين همسالان يا حتي در حين خواب بروز داده شود. مثلاً کودکي که پيش از اين مشتاق بيرون رفتن از خانه بوده، بدخلق و کناره گير شود يا کودکي که خوش اخلاق و گرم بوده، نشانه هاي خشم و عصبانيت بروز دهد. اگر متوجه تغيير رفتار کودک خود يا تغيير الگوي خواب او شديد، فوراً وضعيت را مورد بررسي قرار دهيد تا راه حلي براي مشکل بيابيد.

 

 

                                  نظر---------------نظر.........نظر++++++++++



+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:18 توسط یونس |

 

 

چگونه به کودک بیاموزیم معذرت خواهی بکند؟

تربیت کودک,روانشناسی کودک

 

بچه های خردسال وقتی عصبانی می شوند، ممکن است جیغ بزنند، به در و دیوار لگد بکوبند یا حتی با مشت به کسی که جلوی آنها ایستاده است، ضربه بزنند.

 

« من هیچ کاری انجام ندادم »، « تقصیر من نبود »، « زود باش عذرخواهی کن » و .... این جملات برای همه ما آشناست؛ جملاتی که بارها و بارها و در شرایط مختلف میان پدر و مادر و فرزندان شان رد و بدل می شود. ولی اگر شما هم چنین بحث هایی دارید و دائم باید برای معذرت خواهی کردن با کودکتان صحبت کنید، بهتر است بدانید گاهی ممکن است کودک با خواهر و برادرهایش، دوستان، معلم یا حتی والدینش دچار مشکل و اختلاف نظر شود.

 

بنابراین به یاد داشته باشید بچه ها کامل نیستند و به همین دلیل گاهی رفتارهای اشتباهی از خود نشان می دهند. پس رفتار اشتباه غیرطبیعی نیست ولی باید بیاموزند بموقع و بدرستی معذرت خواهی کنند.

 

در این شرایط باید برای کودک توضیح دهید با عذرخواهی کردن می تواند نشان دهد از کار نادرستش پشیمان شده است و می خواهد آن را جبران کند؛ البته او باید بداند حتی اگر کار اشتباهی را از قصد انجام نداده، باز هم باید معذرت خواهی کند و به بهانه این که کارش عمدی نبوده است، نباید این کار را نادیده بگیرد.

 

بعضی وقت ها بچه ها به دلیل عصبانیت این کار را انجام نمی دهند و می گویند چون خیلی عصبانی هستند، نمی خواهند معذرت خواهی کنند. اینجاست که پدر و مادر باید برایشان توضیح دهند عصبانی بودن طبیعی است و همه ما گاهی عصبانی می شویم، اما آنچه اهمیت دارد این است که بتوانیم این حالت را کنترل کنیم و آن را برای فردی که ما را عصبانی کرده است، توضیح دهیم.

 

بچه های خردسال وقتی عصبانی می شوند، ممکن است جیغ بزنند، به در و دیوار لگد بکوبند یا حتی با مشت به کسی که جلوی آنها ایستاده است، ضربه بزنند. اول از همه یادتان باشد بچه ها خیلی خوب و براحتی بزرگسالان نمی توانند خودشان را کنترل کنند و اصلا شاید این مهارت را هنوز نیاموخته باشند، بنابراین در سنین خردسالی زیاد به آنها سخت نگیرید و حتما برایشان شیوه برخورد صحیح را توضیح دهید. اما وقتی بچه ها بزرگ تر می شوند، کم کم می آموزند چطور با استفاده از لغات و کلمات احساسات خود را بروز دهند؛ البته گاهی ممکن است هنگام عصبانیت بلندتر صحبت کنند و از واژه هایی کمک بگیرند که مناسب نیست ولی باز هم والدین باید برایشان اهمیت معذرت خواهی کردن را توضیح بدهند و بگویند هیچ وقت نباید به دلیل عصبانیت، هر کاری دوست داشتند انجام دهند.

 

▪ معذرت خواهی کافی است؟

بدون شک معذرت خواهی کار خوبی است که باید به موقع و بدرستی انجام شود تا نتیجه دلخواه را ایجاد کند، ولی در شرایطی هم ممکن است برای جبران وضعیت پیش آمده کافی نباشد. گاهی برای این که همه چیز مانند قبل شود، باید قول بدهید مشکل را جبران کنید یا این که کار خوبی برای فردی که ناراحتش کرده اید، انجام دهید.

 

در هر صورت فراموش نکنید معذرت خواهی همیشه خوب است و باید به موقع انجام شود، ولی لزوما کافی نیست. بنابراین به بهانه این که کاری را از قصد انجام نداد ه اید یا این که عصبانی هستید و حالتان خوب نیست، این کار مهم را نادیده نگیرید.

 



+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:14 توسط یونس |

 

۱۰ نکته برای بهترین برخورد با کودکان

کودک,رفتار با کودک,تربیت کودک

 

 

«تنبیه بدنی چیزهای اشتباهی را به کودکان می آموزد.» با استفاده از نکات زیر می توانید بهترین نوع برخورد را آموزش ببینید.

 

 

1ـ زمانی که یک فرد بزرگسال، کودکی را کتک می زند، بچه احساس عجز و نا امیدی می کند. این احساسات باعث می شود که کودک افسرده و پرخاشگر شود.

 

به کودکان خود آموزش دهید که شما می خواهید که آنها چگونه عمل کنند. چون کودکان اغلب نمی دانند چه?کاری درست و چه کاری نادرست است. برای آموزش دادن به آنها صبور باشید.

 

 

۲ـ زدن یک کودک حل مشکل را به او نمی آموزد. فقط به او می آموزد که احساس بدی نسبت به خود داشته باشد و عزت نفس او پایین بیاید. عزت نفس پایین می تواند تا آخر عمر همراه کودک باشد. مراقب آنچه که می گویید باشید. معنی کلمات می تواند به اندازه کتک زدن، به آنها آسیب برساند.

 

بنابر این خونسرد باشید.

 

 

۳ـ تنبیه بدنی باعث می شود که بچه ها عصبانی و رنجیده خاطر شوند و احساس دشمنی کنند و بخواهند انتقام بگیرند.

 

پس با گفتگو به بچه هایتان بیاموزید که آنها اشتباه کرده اند. تا زمانی که آنها کوچک هستند، اطمینان حاصل کنید که آنها قوانین خانواده را می فهمند. این قوانین ایمنی، وقت خواب، وقت غذا خوردن و... است.

 

 

۴ـ تنبیه بدنی می تواند کودکان را درباره شناخت درست و غلط به اشتباه بیندازد.

 

به کودکان خود یاد بدهید که روش های غیر مضر برای بیان احساسات خود به کار گیرند. سپس احساسات آنها را بپذیرید و به آنها نشان دهید که می فهمید و مراقب هستید.

 

 

۵ـ وقتی شما کودک را تنبیه می کنید، به این معنا است که کار شما درست است و حق با شما است. این رفتار سبب می شود که کودک از بزرگسالش تقلید کند و در آینده هم به دیگران صدمه بزند.

 

 

۶ـ تنبیه بدنی به احساسات بچه ها آسیب می رساند، نمرات آنها در مدرسه افت پیدا می کند. همچنین یافتن دوستان در مدرسه برای آنها کار دشواری می شود.

 

به آنها توجه کنید، از کارهای خوب او ستایش کنید و اجازه بدهید کودک بداند که شما او را به خاطر وجودش دوست دارید.

 

 

۷ـ تنبیه و بدرفتاری فیزیکی با کودک به آنان آموزش می دهد که من بد هستم و باید حرکات بدم را تا جایی که می توانم ادامه دهم.

 

هنگامی که کودکتان بی ادبی می کند، زود عکس العمل نشان ندهید. به او مهلت دهید. این مسئله کودکتان را مدت کوتاهی از شما جدا می کند. او را روی صندلی، پله یا در اتاقش قرار دهید. سپس به او اجازه دهید هنگامی که توانست خود را کنترل کند، به شما بپیوندد. این به او آموزش می دهد که شما به خاطر رفتار خوب برنده شده اید.

 

 

۸ ـ تنبیه بدنی، هرگز رفتار درست را به کودک آموزش نخواهد داد.

 

او را نزنید. بچه ای که زیاد کتک می خورد، کنترل درونیش توسعه پیدا نمی کند. او به افراد دیگر نگاه می کند تا به او بگویند که راست و غلط چیست. همچنین آنها فکر خواهند کرد که من نباید خودسری کنم چون تنبیه خواهم شد. به جای این که بگوید من نباید بی ادبی کنم چون بی ادبی بد است.

 

 

۹ـ صدمه زدن فیزیکی در هر صورت باعث ترسیدن کودکان می شود.

 

خود را کنترل کنید. هیچ چیز بهتر از این نیست که والدین در مقابل بچه ای که خارج از کنترل است، آرام باشند. به کودکتان آموزش دهید که عصبانیت خود را کنترل کند و به خود اجازه ندهید که به او توهین کنید. چون با این کار، عصبانیت او را دوباره زنده می کنید. به خاطر داشته باشید شما بزرگسالید.

 

 

۱۰ـ بعضی اوقات والدینی که خیلی خسته یا آشفته هستند، همزمان باگریه بچه شان او را بالا و پایین می اندازند. کوری، صدمات مغزی یا حتی مرگ بچه، می تواند نتایج چنین عملی باشد.

 

در تربیت فرزندان تان، از دوستان یا مشاوران خوب کمک بخواهید. پیوستن به گروه های والدین و صحبت کردن با پدر و مادرهای با تجربه را مورد توجه قرار دهید. در مورد بچه ها و چگونگی تربیت یافتن آنها به طرق مختلف آموزش ببینید.

 

 



+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:12 توسط یونس |

 

بزرگ‌ترین اشتباهات بچگانه بزرگترها

روانشناسی کودک,تربیت کودک,تنبیه بدنی کودک

 

اگر بپرسید مهم‌ترین وظیفه پدر و مادر در قبال فرزندان چیست، پاسخ بیشتر والدین احتمالا این است كه خوب تربیت‌ شان كنند.
همه والدین دوست دارند فرزندانشان خوب تربیت شوند، اما در مسیر رشد او اشتباهاتی می‌كنند كه در ذهن كودك به كنش‌ها و اعمال نادرست می‌انجامد.هر قدر این اشتباهات بیشتر باشد، ناهنجاری‌های تربیتی یا تمایلات او در شكستن هنجارها و فاصله گرفتن از آداب و رفتار پرورش یافته بیشتر است.پدر و مادر، افراد دیگر خانواده، اقوام و... چه اشتباهاتی می‌كنند كه اثرات منفی آن دامنگیر فرزند، والدین، خانواده و حتی اجتماع می‌شود؟
عصبانیت و فریاد
بعضی والدین كم‌حوصله‌تر، آگاهانه یا ناآگاهانه برای دست برداشتن كودك از رفتاری خاص یا وادار‌كردن او به انجام كاری عصبانی شده، به فریاد و دادن زدن روی می‌آورند.این اشتباه شاید در همان لحظه خواسته آنها را عملی كند، اما كودكشان نیز یاد می‌گیرد همین رفتار را در برابر دیگران یا حتی خود آنها انجام دهد و برای رسیدن به خواسته‌هایش صدا را بلند كرده، به كنش‌ها و واكنش‌های عصبی و لجبازانه روی آورد.
تنبیه بدنی
كودكانی كه مدام كتك می‌خورند، كم‌كم حساسیتی به درد نشان نمی‌دهند و جری‌تر می‌شوند. بسیاری از خانواده‌ها گرچه در حرف تنبیه بدنی را نكوهش می‌كنند، ولی وقتی به تصوری نادرست، كارد به استخوانشان می‌رسد از این عمل رویگردان نیستند و عامدانه تنبیه را حتی به شكلی خفیف برای تربیت‌ فرزند مؤثر می‌دانند! این اثر كوتاه‌مدت، موقتی و بشدت خطرناك است حتی مداوم نبودن تنبیه و استفاده اندك و به شكل خفیف آن اثرات خود را بر ذهن او خواهد گذاشت.
از كف رفتن احترام و میل و علاقه به فردی كه تنبیه می‌كند، هرچند بعدها بداند به قصد تربیت صورت گرفته، زمینه‌ساز شكل‌گیری رفتار خصمانه در نهاد او می‌شود و به وی می‌آموزد خشونت و پرخاش توام با كتك‌كاری راه رسیدن به خواسته‌ها و رفع مشكلات است. به این صورت، نه‌تنها در خانواده كه در جامعه نیز چنین رفتاری پیش می‌گیرد.
دستورهایی با افعال منفی
به كبریت دست نزن، او را هل نده، سروصدا نكن و... بازدارندگی، میل لجبازی را افزایش می‌دهد و كودك را در همان سنین یا سال‌های آتی وامی‌دارد بی‌درنگ و بدون تفكر در برابر مباحث بازدارنده موضع بگیرد یا حتی علیه آن طغیان كند.چنین روندی همچنین باعث می‌شود او احساس تحقیر را در خود و احساس قدرت را در دستوردهنده تصور كند و در بزرگسالی همین روش را پیش گیرد.جای چنان دستورهایی می‌توان جملاتی ملایم‌تر با افعال مثبت و آگاه‌كننده به كار برد: شعله كبریت دستت را می‌سوزاند و...
سرزنش و توهین
سرزنش بخصوص اگر با توهین همراه شود، شأن، شخصیت، اعتماد به نفس و سلامت فكر را از كودك دور می‌كند و به جای مهر و عطوفت به دیگران یا حتی والدین و اعضای خانواده، در ذهن او نامهربانی، بی‌اعتنایی، تحقیر و رفتار توهین‌آمیز را می‌نشاند.كودكی كه با كلمات احمق، كودن، نفهم، دست‌وپاچلفتی و... یا جملات سرزنش‌آمیز توصیف می‌شود، حس حقارت و بی‌ارزش بودن را به ذهن می‌سپارد و از آنجا كه هیچ‌كس نمی‌خواهد موجودی حقیر جلوه كند، یا موضعی تدافعی پیش می‌گیرد یا به طور معمول در لاك تنهایی و خجلت فرو می‌رود و آسیب‌های روانی دیگری را پذیرا می‌شود.
پرسش‌های بازخواستی
استفاده از پرسش‌هایی چون چرا دست به كبریت زدی؟، باز برادرت را هل دادی؟ و... برای تربیت كودكان كم‌سن و سال اشتباه است.كودكان نمی‌دانند و نمی‌توانند به شكلی منطقی كه مورد انتظار والدین از طرح سوالشان است، دلیل بیاورند. برخی كارهای آنها ناخودآگاه است، حاصل احساس و واكنشی ندانسته و ناگهانی است.طرز جواب یا استدلال و قانع‌كردن را نیاموخته‌اند. به همین دلیل به جای پرسش‌های بازخواستی باید آنها را از نادرست بودن كارشان آگاه كرد.
كلافگی و تسلیم
شاید شما هم برخی افراد موسوم به لوس و خودخواه را به یاد آورید. اغلب آنها كسانی هستند كه در بخشی از زندگی یا همه آن متوجه شده‌اند اگر والدینشان یا حتی دیگران، محدودیتی هم برای برخی خواسته‌های نادرست آنها در نظر بگیرند، پس از مقداری فشار به انحای گوناگون آن را لغو می‌كنند و نادیده می‌گیرند بنابراین بهترین راه رسیدن به نیازهایشان را بی‌توجهی به شرایط دیگران و در نظر گرفتن خواست و شرایط خود می‌پندارند.
چنین اشخاصی ممكن است به موفقیتی ظاهری در به دست آوردن آنچه می‌خواهند برسند، اما شخصیت آنها به احساس و روان دوستان و اطرافیانشان لطماتی می‌زند كه سبب از دست دادن سریع و پیاپی آنها می‌شود.از دست دادن اطرافیان احساس و روان آنها را نیز تهدید می‌كند و از آنجا كه ناكامی برای آنها تلخ است و نمی‌توانند یا نمی‌دانند چطور با آن مواجه شوند مایه عذاب بیشتر خود، نزدیكان دیگر یا پدر و مادر حالا پا به سن گذاشته و كلافه‌ترشان می‌شوند.
تكثیر و تولید اشتباه
نقش خانواده، بویژه پدر و مادر در آموزش و تربیت و سهم آنها در شكل‌گیری آینده كودك بسیار است؛ موارد اشتباه آموزشی و تربیتی در مواجهه با كودكان نیز بسیار است.خانواده‌ای كه فرصت تجربه به كودك نمی‌دهد، حد و مرزهای اختیار یا اجبار و كوتاه آمدن یا پافشاری بر انجام كار یا خواسته‌ای را نمی‌شناسد، نیازها و اقتضاهای سنی او را تشخیص نمی‌دهد، ارتباطی مؤثر و مناسب با وی ندارد، انتظاراتی فراتر از حد او دارد، روش‌های درست آموزش و پرورش وی را نمی‌داند یا به كار نمی‌گیرد و... در یك جمله: مدام اشتباه می‌كند، نمی‌تواند مدعی شود دوست دارد فرزندی داشته باشد كه خوب تربیت شده است.



+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:9 توسط یونس |

 

چطور از دروغ گفتن کودکان جلوگیری کنیم

دروغ گفتن کودکان,دروغ گفتن

 

مادر: دختر 4 ساله من، سارا مدام دروغ مي گويد. هر کار اشتباهي که انجام مي دهد قبول نمي کند و آنرا مخفي مي کند و مي گويد من آنرا انجام نداده ام. چه طور مي توانيم با او رفتار کنيم؟
کارشناس: معمولا بچه ها در سنين 5-2 سالگي مرز بين واقعيت و خيال را نمي دانند و بعضي حرف هايي را که مي زنند به خاطر اين نيست که مي خواهند دروغ بگويند بلکه چون مرز واقعيت و خيال را نمي دانند آنرا بيان مي کنند.
کارشناس: فرزند شما آخرين باري که دروغ گفت چه اتفاقي افتاده بود؟
مادر: چند روز پيش بدون اجازه شکلات خورده بود و من درحاليکه مي ديدم که دور دهنش شکلاتي است مي گفت من شکلات نخورده ام. ديروز هم در حاليکه آچار پدرش در دستش بود مي گفت که من آچار را برنداشته ام.
کارشناس: خيلي وقت ها بچه ها مي خواهند حقايق را به گونه اي ديگر عنوان کنند و دروغ مي گويند چون مي ترسند تنبيه شوند. والديني که بچه را زياد تنبيه مي کنند احتمال اينکه دروغ گفتن هاي بچه افزايش يابد بيشتر است. بعضي وقت ها هم والدين به گونه اي از او سوال مي کنند يا توضيح مي خواهند که واقعا چاره اي به جز دروغ گفتن برايش نمي ماند.
وقتي که شما متوجه شديد که شکلات خورده به او چه گفتيد؟
مادر: از او پرسيدم که شکلات خوردي؟ گفت: نه. گفتم چرا، تو شکلات خوردي. هم دور دهنت کثيف است و هم دستانت ولي مي گفت: نه. من به او گفتم: تو دروغ مي گويي و او مدام انکار مي کرد.
کارشناس: وقتي مي بينيد که شواهدي هست دال بر شکلات خوردن بچه به جاي اينکه از او سوال بپرسيد در حاليکه جوابش را مي دانيد، بهتر است به ص.رت جمله خبري آنرا عنوان کنيد. يعني بگوييد از اينکه بدون اجازه شکلات خوردي ناراحت شدم. خيلي وقت ها طرز سوال کردن والدين بچه را مجبور به گفتن دروغ مي کند. پس بهتر است که نوع واکنش خود را تغيير دهيد.
مادر: بچه ها چرا دروغ مي گويند؟
کارشناس: گاهي اوقات به خاطر ترس از تنبيه شدن و گاهي وقت ها به خاطر اينکه دوست ندارند پدر و مادرشان ناراحت شوند. چون در اين سن خيلي برايشان مهم است که کارهاي خوب انجام دهند.
مادر: ريشه اين دروغ گفتن از کجا شروع مي شود؟ حتي اگر والدين نسبت به اشتباه فرزندشان منعطف باشند باز هم احتمال دروغ گفتن در دفعات بعد وجود دارد؟
کارشناس: همانطور که اشاره شد بچه ها در اين سن فرق بين واقعيت و خيال را درست متوجه نمي شوند و با بالا رفتا سن بهتر عمل مي کنند. يکي از راهکارها اين است که از طريق کتاب خواندن، برنامه هاي تلويزيون و بازي هاي مرتبط فرق بين تخيل و واقعيت را به او نشان دهيم. باري مثال وقتي برنامه تام و جري را نگاه مي کند و مي بيند که گربه زير قلتک آسفالت مي رود و صاف مي شود و دوباره زنده مي شود و راه مي رود بايد برايش توضيح دهيم که اصلا امکان ندارد در واقعيت چنين اتفاقي رخ دهد. يکي ديگر از دلايل تقليد از بزرگتر هاست. اگر مي خواهيد فرزندتان دروغ نگويد پس بايد واليدني دروغ گو نباشيد. حتي دروغ هايي که اصطلاحا مصلحتي و ساده است.
مادر: چگونه بايد رفتار کنيم که فرزندمان دروغگو تربيت نشود؟
کارشناس: بايد در ابتدا مفاهيم حقيقت را به او ياد بدهيم. از طريق آموزه هايي که از بالا به آن اشاره شد. هرجايي که فرزندمان راست گفت بايد اين ويژگي را تقويت کنيم و او را مورد تشويق قرار دهيم. هيچگاه نبايد تشويق ها به گونه باشد که مثلا از يک کار اشتباه او راحت بگزريد. بلکه بايد بچه بداند مسئوليت کار اشتباهي که مرتکب شده را بپذيرد. حتي مي توانيد در ازاي رفتارهاي خوبي که دارد مثلا وقتي خودش کار اشتباهي را که انجام داده قبل از اينکه ما متوجه شويم بازگو کند او را تشويق کرده و يک ستاره به او بدهيم. سعي کنيد اشتباهاتش را با جملات خبري بيان کنيد نه جملات سوالي و از همه مهمتر اينکه جريمه دروغ گويي بايد از جريمه رفتار اشتباهي که مرتکب شده جدا باشد. يعني براي خوردن شکلات بدون اجازه يک جريمه و باري دروغ گفتن يک جريمه ديگر در نظر گرفته شود. جريمه هاي خيلي شديد براي بچه نگذاريد. بلکه متناسب با سن و خطايي که از او سر زده باشد. نکته ي ديگر اينکه مدام به او نگوييد که تو دروغ مي گويي و به او برچسب نزنيد. چراکه باعث تثبيت اين ويژگي در او مي شود و او به مرور باور مي کند که دروغگوست. يکي از لذت هاي بزرگ باري بچه ها تماشاي کارتن هاي خيالي است. اينکه به بچه اجازه بدهيم که با آن فضاي خيالي ارتباط برقرار کند با اينکه مفاهيم واقعي و خيالي را برايش تفکيک کنيم با هم فرق مي کند. بچه ها بايد در کنار تماشاي برنامه ها بداند که بسياري از آنها واقعيت ندارد در غير اينصورت در يک دنياي خيالي زندگي خواهند کرد که خيلي مناسب نيست. بايد بچه را از طريق بازي ها با دنياي واقعي آشنا کنيم. مثلا وقتي پدر با او بازي مي کند اداي يک هيولا را در مي آورد که مي خواهد او را بخورد. شايد بچه در ابتدا بترسد. اما به مرور متوجه مي شود که اين بازي است و پدرش نمي تواند يک هيولا باشد.
نکته قابل توجه والدين اينکه اگر فرزندتان در جمع دوستان و اطرافيان شما دروغ گفت به هيچ عنوان در جمع نسبت به دروغش واکنش نشان ندهيد. چون باعث مي شود به مرور احساس بي ارزشي کند. در مقابل بقيه او را سرزنش نکنيد و وقتي که با او تنها شديد پيامد رفتارش را به او گوشزد کنيد. لزومي ندارد که به خاطر دروغ گقتن احساس منفي به او القا کنيد.
يکي از کتاب هاي مناسب براي والدين مجموعه کتاب هاي کليدهاي رفتار با کودک و نوجوان است؛ تحت عنوان " راهنماي کامل والدين " که مي تواند راهکارهاي مناسب در مواجه با رفتارهاي نادرست فرزندان را بيانوزد.



+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:6 توسط یونس |

 

 

روشهای پند و اندرز به فرزندان

نصیحت کردن کودکان,طرز نصیحت کردن کودک,پند و اندرز کودک

مدرسه براي افراد بيشماري تداعي کننده خاطرات خوب و زيبايي است که در هر سني يادآوري آن ها برايشان لحظات شيريني را مي سازد. آيا به عنوان والدين يک دانش آموز مي دانيد چگونه مي توانيد به فرندانتان در راه کسب علم و دانش بهتر و بيشتر کمک کنيد که در آينده خاطرات زيبا و خوبي از دوران مدرسه اش در ذهن داشته باشد. براي اينکه بتوانيد به بهترين حالت به فرزندتان کمک کنيد بايد کاري کنيد تا موفق باشند و براي اين کار با نکات کوچک مي توانيد موفقيت هاي بزرگي را براي آنها بسازيد. در اين مطلب تلاش شده تا آن پندهاي کوچک را به شما که نقش والدين دانش آموزان را برعهده داريد، يادآوري کرده تا فرزندانتان بتوانند در تحصيل خود موفقيت هاي بزرگي را به دست آورند.

1) نسبت به مدرسه برداشت مثبتي داشته باشيد: وقتي پدر مي گويد: «من هميشه به مدرسه علاقه مند بوده ام، مطالبي که در مدرسه ياد گرفته ام در فهميدن مسائل مربوط به زندگي و کارم کمک زيادي به من کردند»; غيرمستقيم به فرزندان خود کمک مي کند تا احساس مثبتي نسبت به مدرسه کسب کنند. زماني که مادر مي گويد: «بگذار مسائل و تکاليف درسي تو را ببينم، شايد در فهم سوالات بتوانم کمکت کنم.» چيزي بيش از کمک به کودک عرضه مي کند. او در حقيقت مي گويد: «اين مهم است که تو بايد خودت آن را انجام بدهي، ليکن من کمک خواهم کرد تا کاري را که بايد انجام دهي، خوب بفهمي.»
2) کودکان را در بحث هاي خانوادگي شرکت دهيد: خانه اي که در آن والدين و کودکان فرصت بيان نظرات خويش را نسبت به اشيا» و موضوعات مورد علاقه خود داشته باشند فرصت مناسبي براي يادگيري به کودکان مي دهد که هيچ مدرسه اي نمي تواند با آن برابري کند، کودک از گفتگوهاي سر غذا، بيش از تمام مدت روز در مدرسه چيز ياد مي گيرد.
3) فرزند خود را در مسير موفقيت قرار دهيد: کودکان نيز مانند بزرگسالان، در اثر موفقيت هاي متناوب به موفقيت خو مي گيرند. آنها به خود اطمينان پيدا کرده و از خويشتن انتظار موفقيت دارند. اينگونه کودکان در مدرسه موفق و در خانه شاد و مسرور هستند. شکست نيز شکست هاي بعدي را به دنبال دارد. کودکان به موفقيت هاي روزانه احتياج دارند. آنها بايد آگاهي يابند که والدينشان از موفقيت آنها اطلاع حاصل کرده و به وجودشان افتخار مي کنند. والدين بايد به کودکان بفهمانند که موفقيت يک روياي دور و غيرقابل دسترس نيست، بلکه موفقيت درزمان حال هم موجود و ممکن است.
4) تمرکز حواس: کودکان بايد حواس خود را متمرکز کنند. هر بار که کودک به تلاش خود براي يافتن پاسخ ادامه دهد، توانايي او فزوني مي يابد. يعني به تفکر مداوم و اصرار در تفکر عادت مي کند. والدين بايد کودکان خود را به اين روش تشويق کنند که هنگام کار، به کار و هنگام بازي به بازي کردن بپردازند. اين روش براي زندگي روش خوبي است.
5) ترس از شکست را کاهش دهيد: وقتي به کودک مسئوليت خيلي زياد بدهيد، نگراني او گسترش مي يابد. اگر مسئوليت خواسته شده از کودک بسيار اندک باشد، کودک وابسته و تابع بار مي آيد. بين اين دو، يک محوطه وسيع و پهناوري وجود دارد که کودکان در آن شاد، موفق و آرام مي باشند. اين همان روابطي است که والدين بايد براي دست يافتن به آن کوشش کنند. والدين دراعمال کنترل وانضباط بايد تا جايي پيش روند که کودکان اخذ تصميم را فرابگيريند. همزمان با اين، کودکان بايد مسئوليت تميزي، نظافت و نگهداري از اتاق و وسائل شخصي خويش را به عهده بگيرند.
6) کمک کنيد تا فرزندان شما مرکز توجه خود را گسترش دهند: انسان هرچه بيشتر بداند، نيازمندي و گرايش او به دانستن بيشتر مي شود. تکميل الگوي ادراک و تفاهم در مغز، سبب کسب لذت شادي مي شود. هرچه دامنه دانش بيشتر باشد، زمينه هاي زيادتري را مي توان به آن اضافه نمود. وقتي فرزند شما عقايد و نظريات را به زبان خود بيان مي کند، او آنها را به الگوي تفکر خود تبديل مي نمايد.
7) استعدادهاي ويژه را تشويق کنيد: اگر کودک به هنر علاقه مند است و تقريبا همه وقت خود را صرف آن مي کند، يا عاشق آثار هنري بوده و خود به خلق آثار هنري مي پردازد، تمام اين علائق و فعاليت ها مفيد هستند. البته تا جايي که به نمرات مدرسه و توانايي تحصيلي اش لطمه اي وارد نشود. در غير اينصورت والدين بايد دست به اقدام بزنند. براي يک دختر و پسر جوان اين امکان وجود دارد که شانس موفقيت خود را در پي کسب چنين تجربه هايي از دست بدهند. نگذاريد که اين اتفاق براي فرزندان شما پيش بيايد. اگر والدين سعي نکنند علاقه اي را که کودک قبلا داشته از بين ببرند، بيشتر موفق خواهد شد. بگذاريد که او علاقه خود را حفظ کند و در همان موقع او را تشويق کنيد تا به موضوعات ديگر نيز علاقه مند گردد. مخصوصا به موضوعات درس مدرسه.
8) خلاقيت و کنجکاوي را تشويق کنيد: کودکان گرايش و ميل پايدار و خاموش نشدني براي خلاقيت، ساختن و اکتشاف دارند. کنجکاوي و خلاقيت در وجود آنها نهفته است و رشد طبيعي آنها بدون وجود اين عوامل و خصوصيات دچار وقفه مي گردد. وقتي کودک تصوير عجيب و غريبي به مادر خود نشان مي دهد، مادر مي گويد: «عجب تصوير قشنگي! راجع به اين برايم صحبت کن.» اين مادر هرگز اين اشتباه را نمي کند که بگويد: « تو يک اسب کشيده اي» درصورتي که ممکن است منظور کودک تصوير کشتي بوده باشد. اگر والدين اين اشتباهات را تکرار کنند، ممکن است کودک سعي خود را در ترسيم نقاشي کنار گذاشته و يا نتيجه کوشش هاي هنري خود را ديگر به مادر نشان ندهد.
9) طريقه برقراري ارتباط را به کودک خود ياد دهيد: کودکان نياز دارند تا در به هم پيوستن نظريات، نيازمندي ها و افکارشان و بيان آنها به صورت کلامي، تمرين کنند. خواندن کتاب، کودک را کمک مي کند تا لغت هاي جديدتري ياد بگيرد و مطالب و اهداف خود را بهتر بازگو کند. در گوش دادن داستان بي پايان کودک صبر و حوصله نشان دهيد. اين همان طريقي است که کودک لغات تازه را ياد مي گيرد. زياد به او تذکر ندهيد(مطالب را در دهان او بگذاريد). کودک بايد ياد بگيرد که در صورت لزوم شخصا مطالب خود را بيان نمايد.
10) از آموزگاران کمک بگيريد: نزديکترين مرجع استفاده از افراد متخصص براي حل مشکلات يادگيري دانش آموزان، آموزگاران و مشاوريني هستند که در مدرسه با فرزند شما کار مي کنند. با کمي نقشه و پيش بيني، اين امکان را به دست خواهيد آورد که بهترين کمک را از آنان بگيريد. در اين راه منتظر پيش آمدن مشکل نشويد. باب آشنايي را باز کنيد.
11) در مسئوليت ها شريک هستيد: در اکثر موارد همکاري در تشريک مساعي پدر و مادر است، که دانش آموزان موفق به وجود مي آورد. گاهي يک پدر ترقي خواه، مادر قدرتمند، عمو يا دائي فهميده و يا حتي يک همسايه و دوست مي تواند آتش اشتياق، موفقيت هاي تحصيلي و آموزشي را در کودکان شعله ور سازد. در اين راه محيط خوبي براي مطالعه به وجود آوريد. تشويق، پشتيباني، پيشنهاد و پاسخ به سوالات، اقداماتي هستند که نبايد فراموش شوند.



+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:2 توسط یونس |

 

من دیگه خجالت نمی کشم...

داستان,داستان کودکانه,قصه کودکانه

 احسان کوچولو بعضی روزها با مامانش می رفت پارک اما وقتی می رسیدن اونجا از کنار مامانش تکون نمی خورد و نمی رفت با بچه ها بازی کنه. هر چه قدر هم که مامانش بهش می گفت پسرم برو با بچه ها بازی بکن فایده ای نداشت. احسان کوچولو روی یکی از دست هاش یه لک قهوه ای بزرگ بود، اون همیشه فکر می کرد که اگه بقیه بچه ها دستش رو ببینن مسخره اش می کنن بخاطر همین همیشه خجالت می کشید و دوست نداشت که با هم سن و سال های خودش بازی کنه.
یه روز احسان به مامانش گفت: من دیگه پارک نمیام. مامان احسان گفت: چرا پسرم؟ احسان گفت: من خجالت می کشم با بچه ها بازی کنم آخه اگه برم پیششون اون ها من رو بخاطر لکی که روی دستم هست مسخره می کنن. مامان احسان گفت: تو از کجا میدونی که بچه ها مسخره ات می کنن؟ مگه تا حالا رفتی با بچه ها بازی کنی؟ احسان جواب داد: نه.
مامان احسان کوچولو اون رو بغل کرد و گفت: حالا فردا که رفتیم پارک با هم می ریم پیش بچه ها تا ببینی اون ها تو رو مسخره نمی کنن ودوست دارن که باهات بازی کنن.
روز بعد وقتی احسان و مامانش رسیدن به پارک باهم رفتن پیش بچه ها. مامان احسان به بچه هایی که داشتن با هم بازی می کردن سلام کرد وگفت: بچه ها این آقا احسان پسر من و اومده که با شما بازی کنه. یکی ازبچه ها که از بقیه بزرگ تر بود جلو اومد و رو به احسان کوچولو گفت: سلام اسم من نیماست، هر روز تو رو می دیدم که با مامانت میای پارک اما هیچ وقت ندیدم که بیای با ما بازی کنی حالا اگه دوست داری بیا تا با بقیه بچه ها آشنا بشی. احسان کوچولو به مامانش نگاهی کرد و رفت. بعد از مدتی مامان احسان رفت دنبالش تا با هم برگردن خونه. وقتی احسان کوچولو مامانش رو دید با خوشحالی دوید سمت مامانش و گفت: مامان من با بچه ها بازی کردم و خیلی خوش گذشت تازه هیچ کس هم من رو مسخره نکرد. مامان احسان لبخندی زد وگفت: دیدی پسرم تو هم می تونی با بچه ها بازی کنی و هیچ کس مسخره ات نمیکنه. همه بچه ها با هم فرق هایی دارن اما این باعث نمیشه که نتونن با هم باشن و با هم دیگه بازی کنن.از اون روز به بعد احسان کوچولو دوست های تازه ای پیدا کرده بود که در کنار اون ها بهش خوش می گذشت و در کنار هم خوشحال بودن.



+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:1 توسط یونس |

 

آیا می دانستید گریه نوزادان با لهجه مادریست؟

 

دانستنی های علمی , علت گریه نوزادان

 

فکر می‌کنید از چه زمانی باید مراقب نحوه حرف زدنتان جلوی کودک دلبندتان باشید؟آیا باورتان می‌شود اگر بگوییم کودکان از همان دوران جنینی حرف‌های شما را می‌شنوند و یاد می‌گیرند پس از همان زمان بارداری باید به حرف‌هایی که جلوی او می‌زنید دقت کنید!

 

عجیب است حتی گریه نوزادان با هم فرق دارد و هر کدام به زبان مادری خود گریه می‌کنند!محققان آلمانی می‌گویند کودکان از داخل رحم نکات ظریف لهجه و زبان مادری خود را یاد می‌گیرند.

 

این محققان با بررسی گریه 60 کودک سالم که در خانواده‌های فرانسه زبان و آلمانی زبان به دنیا آمده بودند؛ متوجه شدند کودکان فرانسوی با تون صدایی زیاد شونده و آلمانی‌ها با صدایی رو به پایین، گریه می‌کنند.

 

آنها احتمال می‌دهند که این حالت گریه کودکان و تقلید آنها از نحوه حرف زدن مادرانشان؛ نتیجه تلاش کودک برای ایجاد یک ارتباط نزدیک و حرف زدن با مادر است.

 

به نظر می‌رسد کودکان ازهمان دوران جنینی تحت تأثیر صدا و لحن زبان مادری خود قرار می‌گیرند.

 

البته پیش از این هم محققان متوجه شده بودند که جنین صداهایی از جهان بیرون را که در 3 ماه آخر بارداری شنیده به یاد می‌آورد و علاوه بر این تحقیقات قبلی نشان داده بود که نوزادان از 12 هفتگی قادرند حروف صداداری را در صحبت‌های بزرگسالان، بفهمند وبا هم مطابقت دهند.

 

                                                     نظرات .....................



+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:,ساعت 8:55 توسط یونس |