به وبلاگ من خوش آمدید

javahermarket

" target="_blank" >کسب درامد 1
کسب درامد 1
تبادل لینک هوشمند 1
هرچی بخای 1
s+e+x 1
عطر دانلود 1
یا حسین 1
دارنده مهر ایران-ویژه محرم 1
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان یا حسین و آدرس bizarar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 39
بازدید ماه : 148
بازدید کل : 60756
تعداد مطالب : 104
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1




 

قصه ی کاکتوس و جوجه تیغی

قصه برای کودکان,قصه کودکانه

 

 
یک روز سولماز کوچولو و مادرش به بازار رفتند. سر راهشان یک گل فروشی بود. سولماز کوچولو جلوی گل فروشی ایستاد. دست مادر را کشید و گفت: «مامان ... مامان... از این گل های خاردار برایم می خری؟»

 

مادر به گل های پشت شیشه نگاه کرد و گفت: «اینها را می گویی؟ اینها کاکتوسند.»

 

بعد هم به داخل گل فروشی رفتند و یکی از آن گلدان های کوچولوی کاکتوس را خریدند. مادر گفت: «هفته ای یکی دو بار بیشتر به آن آب نده. خراب می شود.»

 

آن وقت رفتند، خریدشان را کردند و به خانه برگشتند. سولماز کوچولو خوشحال بود. از گل کاکتوس خیلی خوشش آمده بود. او در خانه یک جوجه تیغی کوچولو هم داشت. جوجه تیغی سولماز را دید که گلدان کوچولوی کاکتوس را به خانه آورد و گوشه اتاقش توی یک نعلبکی گذاشت. بعد هم با یک استکان به آن آب داد. جوجه تیغی کوچولو با تعجب به گل کاکتوس نگاه می کرد. او نمی دانست که آن یک گل است. با خود گفت: «چه جوجه تیغی مسخره ای! چطوری آب می خورد!»دو روز گذشت. جوجه تیغی کوچولو گفت: «باید بروم نزدیک، شاید بتوانیم با هم دوست شویم. فکر می کنم خیلی خجالتی است!»

 

بعد هم یواش یواش به گل کاکتوس نزدیک شد. جلوی آن ایستاد و گفت: «سلام... من تیغی هستم. تو اسمت چیست؟»ولی هیچ جوابی نشنید.

 

جوجه تیغی کوچولو باز هم با کاکتوس حرف زد؛ ولی هر چه می گفت، بی فایده بود. جوابی در کار نبود. بالاخره جوجه تیغی عصبانی شد، جلو رفت، دستش را به کاکتوس زد و گفت: «با تو هستم... چرا جواب نمی دهی؟»

 

ولی ناگهان فریادش بلند شد؛ چرا که تیغ های نوک تیز کاکتوس توی پنجه های کوچولویش فرو رفته بود.

 

جوجه تیغی کوچولو آخ و واخ کنان گفت: «تو دیگر چه جور جوجه تیغی ای هستی؟ چقدر بد جنسی!»

 

سولماز از دور دید که جوجه تیغی کوچولو دستش را به کاکتوس زد و دردش گرفت. تیغی کوچولو با کاکتوس قهر کرده بود و خودش را مثل یک توپ، گرد کرده بود.

 

سولماز جلو رفت و گفت: «ناراحت نشو جوجه تیغی کوچولو... قهر نکن... این یک گل است. اسمش هم کاکتوس است. فقط گلی است که مثل تو تیغ دارد. تو با یک گل قهر می کنی ؟»

جوجه تیغی کوچولو دوباره مثل اول شد. سولماز خندید و جوجه تیغی کوچولو با خود گفت: «هر گلی می خواهد باشد. هر جوری هم که می خواهد، آب بخورد؛ ولی من دیگر فقط از دور نگاهش می کنم.»و راهش را کشید و رفت.

 



+ نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:15 توسط یونس |

 

 

هندوانه شب یلدا را اینطوری تزیین کنید !

در این مقاله سعی کردیم با پیشنهاد چند مدل برای تزیین هندوانه ها آنها رو از اون شکل تکراریشون خارج کنیم .

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله
برای مراسم شب یلدا حضور یک هندوانه قرمز امری واجب و ضروریست که نمی توان منکرش شد. ولی شاید قاچ کردن معمولی و گذاشتن برشها توی یک سینی و یا کاسه خیلی تکراری باشد چرا که همه ما دوست داریم سفره شب یلدایی متفاوت و باسلیقه داشته باشیم . در این مقاله سعی کردیم با پیشنهاد چند مدل برای تزیین هندوانه ها آنها رو از اون شکل تکراریشون خارج کنیم .

میوه آرایی شب یلدا

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله
میوه آرایی شب یلدا

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله
میوه آرایی شب یلدا

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله
میوه آرایی شب یلدا

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله
میوه آرایی شب یلدا

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله
میوه آرایی شب یلدا

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله

میوه آرایی شب یلدا

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله

 میوه آرایی شب یلدا 

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله

 میوه آرایی شب یلدا

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله

 میوه آرایی شب یلدا

تزیین هندوانه شب یلدا,میوه آرایی شب چله

                       -------------   تبریک    --------------------------------------------



+ نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,ساعت 8:41 توسط یونس |

 

 

زنان بلند قد فرزندان سالم ‌تری به دنیا می‌آورند؟

 

 زنان بلند قد فرزندان سالم ‌تری به دنیا می‌آورند؟

 

دوران بلوغ اگر به تغذیه دختران نوجوان توجهی نشود، قد آنها كوتاه و اندامشان ظریف خواهد بود از این رو نسل آینده را نیز به مخاطره می‌افتد زیرا دختری كه قد بلندی دارد، ذخایر غذایی كاملی داشته و در هنگام باروری جفت بزرگتری ساخته و تغذیه بهتری از طریق جفت به جنین می‌رسد.

 

یك متخصص تغذیه گفت: دختران قد بلند ذخایر غذایی كاملی دارند و در هنگام بارداری جفت بزرگتری ساخته و از این رو تغذیه بهتری از طریق این جفت به جنین رسیده و فرزندان آنها سالم تر به دنیا می‌آیند.

 

ایشان اظهار داشت: دختران در دوران بلوغ نیاز زیادی به آهن و كلسیم پیدا می‌كنند و اغلب آنها در این ایام رژیم گرفته یا از غذاهای فست فود استفاده می‌كنند كه موجب عدم تأمین نیازهای تغذیه‌ای آنها شده و ذخایر بدنی آنها تحلیل می‌رود.

 

وی در ادامه افزود: تغذیه فقط شامل خوردن و لذت بردن نمی‌شود؛ در ورای تغذیه باید به سلامتی اندیشید و رساندن 50 ریزمغذی و اسیدهای چرب آمینه به سلول‌های بدن از طریق مواد غذایی ضروری است.

 

این متخصص تغذیه با بیان اینكه روش تغذیه اكثر دختران جامعه نادرست است، ادامه داد: سرعت افزایش تكثیر سلولی در دوران بلوغ شبیه به نوزادی است كه تازه به دنیا آمده و با سرعت رشد كرده است و در طول 5 الی 6 ماه وزن او به دو برابر می‌رسد و در دوران بلوغ اگر دختران جوان خواب كافی داشته و از تمام گروه‌های غذایی استفاده كنند، 10 الی 15 سانتی‌متر قد كشیده و وزن آنها نیز اضافه می‌شود.

 

 در دوران بلوغ اگر به تغذیه دختران نوجوان توجهی نشود، قد آنها كوتاه و اندامشان ظریف خواهد بود از این رو نسل آینده را نیز به مخاطره می‌افتد زیرا دختری كه قد بلندی دارد، ذخایر غذایی كاملی داشته و در هنگام باروری جفت بزرگتری ساخته و تغذیه بهتری از طریق جفت به جنین می‌رسد.

 

ایشان با بیان اینكه اگر زنان می‌خواهند فرزندان آنها دچار بیماری نشوند در هنگام ورود به حاملگی باید دارای وزن مناسب‌ باشند، گفت: هم‌اكنون 60 درصد از دختران كشور دچار كم‌خونی هستند كه اثرات منفی بر روی رشد آنها در دوران بلوغ دارد.

 

عمده كم‌خونی دختران شامل فقر آهن، كمبود اسید فولیك و ویتامین B12 است و برای جبران آن باید از گوشت قرمز، ماهی و منابع گیاهی استفاده كنند اما جذب آهن منابع گیاهی در بدن پایین است.

 

این متخصص تغذیه با بیان اینكه دخترانی كه كم خونی دارند، غذای خود را با ماست یا دوغ مصرف نكنند، گفت: مصرف لبنیات به دلیل داشتن كلسیم، جذب آهن مواد غذایی را مختل می‌كند.

 



+ نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391برچسب:,ساعت 14:27 توسط یونس |

 

کنجکاوی جنسی،سوالات بی پاسخ

 

 

کنجکاوی جنسی،سوالات بی پاسخ

 

به علت عدم وجود منابع آموزشی در زمینه هویت جنسی و مسایل پیرامون آن در ایران متاسفانه وظیفهاین آموزش بر عهده جامعه قرار گرفته و با این جمله ( بزرگ می شی میفهمی ) عجین شده است...

 

 

بزرگ میشی می فهمی

 

 

 

نوجوانی یک دوره بحرانی است که در آن بلوغ اتفاق می افتد . از نظر لغوی بلوغ در فرهنگ فارسی به معنی « رسیدن » ، « رسیدن به سن رشد » ، « مرد شدن » ، « زن شدن » ، « رسیدگی و پختگی و به حد کمال رسیدن » آمده است.

 
 

 

 

اهمیت شناخت بلوغ و مسائل آنان

 

 

 

بلوغ یکی از حیاتی ترین مراحل زندگی انسان است. این مرحله زمان تغییر سریع رشد و نمو و تغییرات سریع اجتماعی است . هر چند در سنین بلوغ تمایل نوجوانان از خانواده به افراد همسن و سال خود تغییر پیدا می کند . ولی مطالعات گسترده انجام شده در ایران نشان می دهد که پسران در سنین پایین تر و دختران در سنین مختلف مایلند که منبع اطلاعات آنها والدینشان باشد . بنابراین آگاهی والدین از بلوغ ، نحوه آموزش و حل مشکلات نوجوانان قبل از بلوغ ، در هنگام بلوغ و بعد از آن بسیار مهم است.

 
 
 

 

 

تاثیرات محیط زندگی بر هویت فردی افراد در دوران بلوغ و شکل گیری تمایلات درست یا غلط جنسی :

 

 

 

پرخاشگری یا گوشه گیری ؟ ارتباط خوب یا ارتباط بد با والدین ؟ خود ارضائی و کنجکاوی جنسی ، گرایش به جنس مخالف ، جلوی آینه ایستادنها ، در حمام اندام خود را بررسی کردن ، تمرکز روی صحبتهای دوستان ، تاثیر پذیری مستقیم از جامعه دوستان ، گرایشان جنسی ، تغییر دادن های زیاد مدل مو و نوع لباس ، مهم شدن رفتار اجتماعی والدین ، کنجکاوی در روابط زناشوئی والدین ، نگاه به رفتار های والدین و ...

 

 

 

تماما عواملی هستند که در این دوران نمایان می شود ما در این مقاله بیشتر به گرایشات جنسی در این دوران و انحرافات جنسی می پردازیم.

 

 

 

به علت عدم وجود منابع آموزشی در زمینه هویت جنسی و مسایل پیرامون آن در ایران متاسفانه وظیفه این آموزش بر عهده جامعه قرار گرفته و با این جمله ( بزرگ می شی میفهمی ) عجین شده است.

 

 

 

در جامعه کنونی ما و با گسترش بسیاری از امکانات اطلاع رسانی و برخورداری و دسترسی نوجوانان به انواع اسباب آگاهی، بی تردید بستر بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی در زمینه انحرافات اخلاقی فراهم است . با توجه به جنسیت دختران و اقتصاعات دینی،فرهنگی و اجتماعی توجه به این مهم از اهمیت بسزایی برخوردار می شود و برای به اصطلاح سالم ماندن یک دختر باید تلاش های وافری مبذول داشت چرا که حصول آن یک معجزه نیست بلکه به تدبر و دانش متصدیان آموزشی و تربیتی او اعم از والدین و مربیان وابستگی تام دارد.

 

 

به علت ضعف در نظام آموزشی ایران و ابزارهای ارتباطی گسترده نظیر اینترنت و تلفن همراه دیگر زمان آن نیست که وقت دانش آموزان را صرف مباحثی که فاقد بار آموزشی هستند بکنیم که متناسب با نسل کنونی نیستند. . این نسل چند گام جلوتر از سطح آموزشی فعلی هستند و ظرفیت پذیرش اطلاعات جدید تری را دارند

 

 

 

کنجکاوی جنسی در این سن و عدم توانایی پاسخ والدین به سوالات در این زمینه یک هشدار جدی قلمداد می شود. دختران در مقاطع راهنمایی در دوران حساسی به سر می برند و زمینه گرایشات جنسی و هویت جنسی آنها در این دوران شکل میگیرد به علت تاثیر پذیری از گروه دوستان و کنجکاوی قیاس کردن اندام جنسی یکدیگر ، لمس آنها و تاثیرات گفتاری جامعه دوستان بسیار بسیار پر اهمیت است.

 

 

 

در این سن دختران تمایل و گرایش زیادی به ارتباط با جنس مخالف از خود نشان می دهند و اگر دوستان آنها از ارتباط با جنس مخالف ( دوست پسر ) خود صحبت کنند فورا روی صحبتهای او تمرکز میکنند برخی از افراد نداشتن دوست پسر را در این دوره یک ضعف بزرگ میدانند از اینرو یا به دروغ عنوان میکنند که دارای دوست پسر هستند ( در جمع دوستان ) و یا اینکه به دنبال برقراری چنین ارتباطی هستند ، در این دوران فکر میکنند هر چه دوست پسر آنها به لحاظ سنی بزرگتر باشد یک برتری برای آنها محسوب می شود و متاسفانه خیلی راحت در دام پسرانی می افتند که قصد رسیدن به نقطه تامین غریزه جنسی خود را دارند . اکثرا اولین پیشنهاد دوستی را بی درنگ قبول میکنند تا از دوستان خود عقب نیفتند ، بعد از داشتن دوست پسر صحبت رابطه جنسی و تجربه جنسی به میان می آید انبار تجربه نکردن این رابطه یک نقطه ضعف محسوب می شود . و پس خیلی راحت بر حسب کنجکاوی هم که شده پیشنهاد رابطه جنسی را می پذیرند.

 
 

 

 

وابستگی احساسی و تنوع طلبی بسیارزیاد در این دوران دیده می شود . معمولا دختران در این سن جذب افرادی که از خود چند سال بزرگتر هستند می شوند . و متاسفانه زمینه انحرافات اخلاقی و عدم ثبات گرایش جنسیتی در این دوران آغاز می شود سرچشمه برخی تمایلات همجنسگرایانه یا دو جنسگرایانه در این دوران نمایان می شود .

 

 

 

به علت ضعف در نظام آموزشی ایران و ابزارهای ارتباطی گسترده نظیر اینترنت و تلفن همراه دیگر زمان آن نیست که وقت دانش آموزان را صرف مباحثی که فاقد بار آموزشی هستند بکنیم که متناسب با نسل کنونی نیستند. . این نسل چند گام جلوتر از سطح آموزشی فعلی هستند و ظرفیت پذیرش اطلاعات جدید تری را دارند . بعنوان مثال اکثر دانش آموزان مقطع چهارم و پنجم دبستان با رایانه آشنایی دارند این در حالیست که متاسفانه برخی از معلم های آنها صرفا شاید بتواند کلید پاور کیس را فشار دهد و برای خاموش کردن کامپیوتر هم از همان کلید استفاده کند یا شایدم سیم پاور کامپیوتر را از پریز بیرون بکشد.

 

 

 

فاصله ارتباط والدین با فرزندان بسیار زیاد است در دوره فعلی هر یکسال فاصله برابر است با ده سال عقب ماندگی ، مهم تر از فرزندان نقش والدین آنها میباشد از فرزند خود انتظار نداشته باشید شما را درک کنند اما از شما انتظار درک آنها میرود چرا که شما در سن و سال آنها بوده اید اما فرزندان شما هنوز شرایط و تجربیات سن و سال فعلی شما را ندارند .و برای همین است که وقتی به سن شما میرسند به صحت گفتار شما پی میبرند.

 

 

 
 
 

بر روی فرزندان دختر خود حساس تر باشید قبل از اینکه اجتماع به آنها آموزش دهد خودتان پیش قدم شوید بارها تاکید کردم تنها راه ایجاد ارتباط دوستانست و حذف محدودیتهای بی مورد.



+ نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391برچسب:,ساعت 14:22 توسط یونس |

 

 

سرزمین عجایب یک نوجوان

 

 

 

سرزمین عجایب یک نوجوان

 

 

نوجوانی، دوره‌ای است كه در آن فرد نه‌ تنها از نظر فیزیكی، بلكه از نظر روحی و فكری و ذهنی هم دچار تغییرات اساسی می‌شود. به همین دلیل است كه این دوره، مرحله‌ای مهم در زندگی هر فرد است كه همچون یك انقلاب و دگرگونی بزرگ در بسیاری از خانواده‌ها بروز می‌كند.

 

با وجود برخی نظریات منفی درباره نوجوانی، نوجوانان اغلب پرانرژی، فكور و آرمان‌گرا هستند و علاقه زیادی به حق و عدالت دارند. پس گرچه این دوران می‌تواند یك‌دوره مشاجره و اختلاف نظر بین خانواده و فرزند باشد، اما سال‌های نوجوانی زمانی برای كمك به كودك برای رشد و مستقل شدن و تبدیل شدن او به یك جوان سالم و موفق هم هست.

 

 

 

بسیاری از افراد در این سنین دچار تغییرات شگرف در رفتار با اطرافیان، بخصوص والدینشان می‌شوند. آنها سعی می‌كنند خود را از مادر و پدرشان جدا كنند تا مستقل‌تر جلوه كنند. در این زمان، نظرات اطرافیان بخصوص دوستانشان درباره آنها، خیلی برایشان اهمیت دارد. آنها سعی می‌كنند متفاوت به نظر برسند و با بقیه هم‌سن و سالانشان فرق داشته باشند كه البته این موضوع باعث اختلافشان با والدین می‌شود.

 

 

 
 
 

بدین سان است که بسیاری از والدین در برخورد با فرزند نوجوانشان دچار استیصال می شوند و به دنبال راهکارهایی سازنده برای تغییر رفتار او می باشند. ابتدا باید بگوئیم؛ جای نگرانی نیست این تغییرات، ناشی از جوان شدن و بزرگ شدن است اما، توجه شما برای اصلاح رفتار خود و فرزندتان بسیار ارزشمند است، پشت گوش انداختن و بی توجهی به اصول تربیتی مختص این دوران ،عواقب چندان خوشایندی ندارد؛ لذا ما والدین مضطرب و نگران را با ارائه اطلاعاتی چند، همراهی می نمائیم.

 

 

راهکارهایی در جهت تغییر رفتار

 

 

 

تحقیقاتی که توسط روانشناسان در 15 هزار دبیرستان و دانشکده انجام شده نشان می دهد که واکنش و عکس العمل های سودمند و سازنده ازسوی والدین می تواند جهت اصلاح رفتار نامطلوب و نابهنجار جوان کمک کننده و موثر باشد.

 

 

 

پژوهشگرانی که بر روی افرادی با مشکلات رفتاری مطالعاتی داشته اند، راهکارهایی در جهت تغییر رفتار آنها ارائه داده اند، والدین با به کارگیری این شیوه های رفتاری می توانند اثرگذاری متقابل بر فرزندشان داشته باشند.

 

 

 

اخلاق و رفتار و سرشت یک کودک و گرایش های رفتاری او می تواند یک ویژگی و خصیصه ذاتی و درون زاد باشد.

 

 

 

پژوهشگران تربیتی معتقد هستند که مشکلات مربوط به خلق و خو می تواند به وجودآورنده یک چرخه منفی بین والدین و فرزند شود، یک جوان با خلق و خوی تند، رفتاری را انجام می دهد که بد به شمار می رود و واکنش والدین را برمی انگیزد که این عکس العمل ازسوی والدین می تواند نظم و انضباط را نقض کرده و یا آن را بی اثر و بی نتیجه سازد. اعتقاد پژوهشگران بر آن است که ادامه این چرخه و سیکل منفی باید متوقف شود.

 

 

گاهی به کلمه بدی که کودکشان بر زبان می آورد به دلیل این که از نظر آنها بامزه و یا مضحک بیان می شود می خندند و این خنده عامل تقویت مهمی است که کودک همان کلمه را بارها تکرار می کند

 

 

 

برخی از عادات رفتاری والدین که چه به صورت منفی و یا مثبت دراین چرخه سهمی دارند، عبارتند از:

 

 

 

الگوبرداری

 

 

 

سرمشق گیری یا الگوبرداری به معنی یادگرفتن ازطریق مشاهده اعمال سایرین یا یادگیری مشاهده ای، برخی جوان ها تمایل دارند آنچه را که می بینند دیگران انجام می دهند، خود نیز انجام دهند، اگر والدین یا سایر اعضای خانواده (خواهر، برادر و...) الگوی بدرفتاری برای یک نوجوان باشند، وی به همین طریقی که الگوی مورد نظر انجام می دهد، رفتار خواهدکرد.

 

 

 

تقویت، جایزه و پاداشی است در قبال انجام کاری پسندیده توسط کودک که به او ازطرف والدین ارائه می شود، متأسفانه گاهی اوقات رفتارهای ناپسند و نامطلوب از سوی والدین ندانسته و ناخواسته تقویت می گردد و تداوم انجام آن را در کودک نیرومند می سازد.

 

 

 

به طور مثال والدین گاهی به کلمه بدی که کودکشان بر زبان می آورد به دلیل این که از نظر آنها بامزه و یا مضحک بیان می شود می خندند و این خنده عامل تقویت مهمی است که کودک همان کلمه را بارها تکرار می کند.

 
 

 

 

حذف رفتار نامطلوب

 

 

 

تنبیه و مجازات کردن فرزندی که خشم والدین را برانگیخته است کار آسانی به نظر می رسد ولی این عکس العمل بیشتر از آن چه که نفع و سودی داشته باشد، آسیب زاست. تنبیه تند و خشن و یا کاربرد تنبیه به صورت مداوم، اغلب احساس تنفر در او به وجود می آورد.

 

 

تنبیه کردن

 

 

 

با تنبیه یک رفتار تغییر در عملکرد فرزند به صورت پایدار بوجود نخواهدآمد بلکه رفتار تنبیه شده در نحوه رفتاری او به صورت دست نخورده باقی می ماند و ممکن است دوباره ظاهر شود. استفاده از تنبیه به عنوان ابزاری برای تغییر و یا حذف رفتار نامطلوب غیرموثر است مگر آن که استفاده از آن در موارد نادر و تلفیقا با تقویت یک رفتار مطلوب و مثبت و مغایر و ناهمساز با رفتار تنبیه شده همراه گردد.

 

 

 

افزایش تدریجی رفتار متقابل، کنش و واکنش های متقابل جوان و والدین به هنگام بروز رفتارهای نامطلوب از سوی فرزندشان به وجودآمده و با واکنش های منفی و متقابل والدین گرایش به موقعیت بد و بدتر پیدا می کند.

 

 

 

افزایش تدریجی رفتارهای مکمل زمانی روی می دهد که والدین در مقابل مطالبات و تقاضای غیرمنطقی و یا بیش از حد فرزندشان تسلیم شده و به جهت دوری از کشمکش، درمقابل این تقاضاها از پا درمی آیند و این خود زمینه ای فراهم می کند تا وی به تقاضاهایش تداوم و وسعت بخشد.

 
 
 

 

 

دکتر جفرسون با توجه به پژوهش هایی که با همکارانش انجام داده یک روش 5 مرحله ای به والدین پیشنهاد می دهد که می تواند در جهت اصلاح و بهبود رفتارهای نامطلوب در جوانانشان کاربرد موثری داشته باشد.

 

 

 

مراحل پنجگانه این روش باید به صورت متوالی به کار رود چون هر مرحله پایه ای است برای شروع مرحله بعد.

 

 

 

** توجه کردن به رفتار مطلوب و پسندیده فرزند به سادگی می تواند تقویت کننده باشد، توجه کردن ازطریق توصیف و تعریف از یک رفتار قابل قبول ازطرف او، با صدای بلند و با اشتیاق و شور و ذوق ازطرف والدین، زمینه ساز تداوم رفتارهای مطلوب می شود که این توجه مثبت از سوی والدین می تواند بهبوددهنده روابط والدین و فرزندشان نیز باشد.

 

 

 

** پاداش دادن به او جلوه ای است از تأیید و تصدیق والدین برای یک رفتار خوب فرزند، باید توجه داشت که نمی توان جایزه دادن را جایگزین مورد اول یعنی توجه کردن نمود بلکه جایزه و پاداش دادن مکمل مرحله اول است. همان گونه که والدین از یک رفتار شایسته تعریف و تمجید می کنند، می توانند از جایزه و پاداش که تقویت کننده مثبت است با هدف افزایش و نیرومندی رفتار مطلوب ارائه دهند. البته برای اینکه تقویت مثبت والدین نتیجه مطلوبی داشته باشد، باید به فراوانی و برنامه زمانی ارائه آن نیز توجه نمود.

 

 

 

** چشم پوشی کردن و بی فایده پنداشتن بعضی از رفتارهای ناپسند گاهی می تواند روش موثری در جهت کاهش رفتار غیرقابل قبول کودک باشد که این روش خیلی آسان تر از کاربرد تنبیه است ولی چشم پوشی کردن نباید به تنهایی مورد استفاده قرارگیرد.

 

 

وقتی نوجوان رفتار نامطلوب خود را متوقف کرد بلافاصله والدین باید هر رفتار مطلوبی که از او سر زد را مورد توجه و تشویق قراردهند

 

 

 

نکته مهم که باید به آن اشاره شود این است که چشم پوشی از رفتارهای پرخطر و آسیب زا در فرزندانی که به صورت بالقوه استعداد انجام این اعمال را دارند جایز نیست. دراین دسته از افراد باید از اقدامات پیشگیرانه استفاده نمود ولی رفتارهایی که اغلب آنها از طریق انجام مکرر آن، باعث سلب آرامش از والدین می شوند.

 
 

 

 

شکیبایی ازسوی والدین است

 

 

 

دربرخی خانواده ها محروم کردن فرآیندی است که درآن جوان به علت انجام رفتار نامطلوب، از یک موقعیت تقویت کننده دورنگه داشته می شود. گاهی اوقات این روش در تغییر رفتار نامطلوب وی می تواند بسیار موثر واقع شود. والدین ممکن است تمام مراحل قبلی را به خوبی و درستی انجام داده باشند ولی فرزندشان به ادامه رفتار نامطلوب خود اصرار ورزد که این تکنیک می تواند در آن مواقع موثرتر باشد.

 

 

کارشناسان بارها گفته اند که ایجاد تغییرات و اصلاح رفتار نامطلوب در فرزند آسان نیست، زمانی می توان آن را آسان تر و موثرتر گرداند که یک محیط مثبت و تقویت کننده نیز برای آنها در خانه فراهم نمود.

 

 

 

والدین با انجام کارهای ساده و بدون هزینه می توانند این محیط را برای فرزندشان به وجود بیاورند به طور مثال:

 

 

 

- گاهی با آنها شوخی کنید.

 

 

 

- جمله دوستت دارم را در بیشتر اوقات به کار برید.

 

 

 

- شنونده خوبی برای آنها باشید.

 

 

 

- از شکیبایی و صبر در رفتار با جوان خود برخوردار باشید.

 

 

 

- به آنها کمک کنید تا بتواند مشکلات خود با همسالانش را حل کند.

 

 

 

- از یک ساختار تربیتی منظم و برنامه روزانه برخوردار باشید.

 
 
 

 

 

تغییر و اصلاح رفتار نامطلوب در فرزندتان ممکن است به آسانی انجام نگیرد و با پیشرفت در این زمینه به کندی انجام گیرد ولی ایجاد تغییر، مستلزم اختصاص دادن زمان به قدر نیاز و داشتن صبر و شکیبایی ازسوی والدین است. اگر در آن لحظات احساس کنید که رفتار نامطلوب فرزند شما تغییرپذیر نیست و یا احساس دلسردی و ناامیدی کنید ممکن است به آسانی دچار اشتباه و لغزش شده و به عادات و اصول حاکم در شرایط قبلی بازگردید. پس مهم است که شما ثابت قدم و استوار به تلاش و تقلای خود دراین زمینه بپردازید، صبر و شکیبایی شما می تواند به بهبود و اصلاح رفتار آنها بینجامد.

 
 
 
 
 
 




+ نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391برچسب:,ساعت 14:20 توسط یونس |

 

بلوغ های قبل از آماده باش

 

 

 

بلوغ زودرس

 

 

بلوغ زودرس، از لحاظ روانی و اجتماعی و هم از لحاظ جسمی مشکلات زیادی را برای نوجوانان، به خصوص دختران نوجوان، به وجود می‌آورد.

 

 

بلوغ زودهنگام

 

 

 

گلایل اردلان، رییس اداره سلامت نوجوانان، جوانان و مدارس وزارت بهداشت در یک نشست خبری اعلام کرد: «براساس بررسی‌های انجام‌شده، سن بلوغ دختران کشور از 8/13 به 65/12 رسیده است.» بنا بر گفته‌های اردلان، یك سال كاهش از سن بلوغ دختران كشور، لزوم آموزش‌های باروری را نشان می‌دهد و باید از سنین پایین‌تر آموزش‌های لازم در این زمینه به دختران داده شود؛ چرا كه هرچه سن بلوغ پایین‌تر باشد، اختلالات رفتاری در رابطه با جنس مخالف یا همجنس بیشتر می‌شود...

 

 

 

دکتر حسین حسنی بافرانی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان می گوید: خانواده‌ها باید در مورد رفتار درست با فرزندان خود به‌خصوص دختران هنگام بلوغ جنسی آگاه باشند و بی‌تفاوت از كنار آن عبور نکنند. آموزش و پرورش نیز باید به این موضوع حساسیت نشان دهد و در کتاب‌های درسی با توجه به درک دانش‌آموز، آموزش‌های لازم و ضروری بیاید.» بنا به گفته‌های نماینده مردم نایین، ورود به دوران بلوغ ورود به دنیای جدیدی است که انسان در آن با نیازهایی که پیش از این با آن روبرو نبوده است، مواجه خواهد شد و در صورت بی‌اطلاعی و نداشتن آگاهی، شرایط نامطلوب روحی - روانی پیدا خواهد كرد.»

 
 

 

 

بلوغ پیش از 8 سالگی زودرس است

 

 

 

خوش‌نیت سن 12 سال را برای بلوغ، طبیعی و آن را بی‌خطر دانست و گفت: «اگر شخصی در 12 سالگی به بلوغ برسد، هیچ خطری او را تهدید نمی‌کند و عارضه‌ای هم به دنبال ندارد اما دخترانی که قبل از 8 سالگی، چه از نظر فیزیکی و چه هورمونی علایم بلوغ در آنها دیده شود، ممكن است با مشكلاتی مواجه شوند. این پدیده که به آن بلوغ زودرس می‌گویند، باعث خواهد شد ابتدا قد این کودکان بلندتر از همسن‌‌هایشان باشد ولی به ‌دلیل بلوغ زودرس، ‌در نهایت قد کوتاه‌‌تری خواهند داشت.»

 
 

 

 

دلایل کاهش سن بلوغ

 

 

 

دکتر سیدمحسن خوش‌نیت، فوق‌تخصص بیماری‌های غدد و عضو هیات علمی مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت‌وگو با خبرنگار هفته‌نامه «سلامت» تغذیه مناسب و وجود امکانات رفاهی را عاملی موثر در کاهش سن بلوغ جنسی دختران برشمرد.

 

 

 

او می‌گوید: «نتایج تحقیقات انجام‌شده درباره بلوغ جنسی، نشان‌دهنده این واقعیت است که مسایل گوناگونی مانند رشد عقلی، اجتماعی، تجربه‌های فردی و ارزش‌های فرهنگی در کاهش سن بلوغ جنسی نقش دارند و دگرگونی‌های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی، وضعیت جدیدی را به‌وجود می‌آورد. آغاز بلوغ جنسی در بیشتر مواقع با رشد سریع قد و وزن همراه است و از لحاظ شدت، مدت و سن شروع از فردی با فرد دیگر تفاوت دارد.»

 
 

 

 

این در حالی است که

 

 

 

به تازگی نتایج مطالعه‌ای منتشر شد که نشان می‌دهد دخترانی که در خانه‌های این چنینی زندگی می‌کنند، زودتر از بقیه هم‌سن‌وسال‌های‌شان بالغ می‌شوند؛ اتفاقی که می‌تواند تا آخر عمر، زندگی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

 

 

 

این مطالعه که توسط محققان دانشگاه آریزونا انجام شده، نشان می‌دهد که در خانواده‌های باثبات و آرام، بلوغ دختران در سن بالاتر اتفاق می‌افتد. بی‌بی‌سی گزارش داد از دیگر یافته های آن، این است که نمایه توده بدنی یا همان BMI دختران هم می‌تواند روی سن بلوغ آنها موثر باشد، طوری که دختران چاق‌تر، سن بلوغ پایین‌تری دارند.

 
 
 

 

 

البته از آنجا که پدیده بلوغ یک پدیده چند عاملی است، یعنی عوامل متعددی در بروز آن دخالت دارند، نمی‌توان وجود استرس و تنش روانی یا حتی چاقی را، در این مطالعه و مطالعات مشابه آن، به طور دقیق به بروز آن نسبت داد. به خصوص آن که نقش عامل ژنتیک در این میان بسیار اهمیت دارد.

 

 

 

بلوغ زودرس، از لحاظ روانی و اجتماعی و هم از لحاظ جسمی مشکلات زیادی را برای نوجوانان، به خصوص دختران نوجوان، به وجود می‌آورد.کم خونی، پوکی استخوان، احتمال بیشتر ابتلا به برخی انواع سرطان، به خصوص سرطان پستان بخشی از این عوارض جسمی را شامل می‌شود.

 

 

 

تحقیقات نشان می‌دهد دخترهایی که زودتر از معمول بالغ می شوند، دچار عدم تعادل روانی می‌شوند و بیشتر احتمال دارد که افسردگی پیدا کنند.

 

 

 

وارد شدن به دنیای بزرگسالی، خیلی سریع و بدون این که مهارت های زندگی بزرگسالی را آموخته باشند یا تجربه کافی برای روبه‌رو شدن با مسئله‌های آن را داشته باشند، باعث می‌شود که آنها بیش از پیش در خطر مشکلات رفتاری ‌مانند سوء‌مصرف مواد قرار بگیرند.

 

 

 

همچنین دختران نوجوانی که به طور ناگهانی و زودتر از موعد دچار بلوغ جنسی می‌شوند، کمتر از سایرین می‌توانند میل جنسی خود را کنترل کنند و به همین دلیل ممکن است به سوی رفتارهای پرخطر جنسی کشیده شوند.

 

 

 

اینها همه کافی نیست برای این که تلاش کنیم محیط خانه را برای کودکان‌مان، به ویژه دختران، امن و آرام کنیم و به تغذیه و فعالیت بدنی آنها هم به اندازه نمره‌های درسی‌شان بها بدهیم.

 

 

 

بلوغ زودهنگام

 

 

 

زهرا امین مجد، عضو هیات علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و استاد دانشگاه در خصوص بلوغ زودرس و راهکارهای کاهش این مساله در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی برنا، اظهار داشت:

 

 

 

بلوغ زودرس در ایران در دهه اخیر رشد چشمگیری داشته است. امین مجد تاکید کرد: باید توجه داشت برخی از پیام‌هایی که در این رابطه دریافت می شوند، پیام‌های محیطی بوده و اثرگذاری آنها طیفی است. به عنوان مثال، در کلان شهرها نسبت به روستاهای دورافتاده، شدت این پیام ها بیشتر و حجم آن‌ها بالاتر است. البته، با ورود رسانه‌های جدید (مثل ماهواره و دی‌وی‌دی محصولات روز دنیا) و ارتقای جایگاه آنها در زندگی مردم، شاهد از بین رفتن مرزهای فرهنگی و تسری ویژگی‌های کلان‌شهرها به مناطق دورافتاده‌ایم؛ اگرچه هنوز هم نمی‌توان از تاثیر محیط که شامل خانواده، مدرسه و گروه‌های هم‌آل است، چشم‌پوشی کرد.

 

 

4 عامل مؤثر بر بلوغ جنسی

 

 

 

دکتر حسین باهر نیز در گفت‌وگو با خبرنگار هفته‌نامه «سلامت» 4 عامل را در کاهش سن بلوغ جنسی موثر می‌داند: «تغذیه، سایت‌های گوناگون اینترنتی و فیلم‌های محرک، پوشیدن لباس‌های تنگ و چسبان و گفت‌وگو‌ بین دختران و پسران، می‌تواند نقش عمده‌ای در کاهش سن بلوغ جنسی دختران داشته باشد.»

 

 

 

این رفتارشناس با بیان این مطلب که نوع تغذیه و مصرف موادغذایی هورمونی در کاهش سن بلوغ جنسی بسیار موثر است، تصریح کرد: «دوران بلوغ، از مهم‌ترین دوره‌های زندگی است. رشد نوجوانان به خصوص دختران در این دوران سرعت می‌گیرد و در نتیجه داشتن برنامه مناسب غذایی می‌تواند بلوغ جنسی را تا حدودی کنترل کند. متاسفانه تزریق هورمون‌های گوناگون به فرآورده‌های گوشتی مانند ماهی و گوشت و گرایش نوجوانان به مصرف فست‌فودها دست به دست هم داده تا سن بلوغ جنسی در ایران کاهش پیدا کند.»

 
 

 

 

خطر فیلم‌های محرک

 

 

 

دکتر باهر همچنین رواج فیلم‌های محرک در شبکه‌های اینترنتی و ماهواره‌ای را در کاهش سن بلوغ جنسی دختران تاثیرگذار می‌داند و می‌گوید: «بسیاری از سایت‌ها نیز با محتوای جنسی بسیار محرک و پخش فیلم‌های تحریک‌آمیز در شبکه‌های ماهواره‌ای باعث کاهش سن بلوغ جنسی می‌شوند. نوجوانان در این سنین به دلیل حس کنجکاوی با ورود به این سایت‌ها و مشاهده مطالب و تصاویر تحریک‌آمیز، بلوغ جنسی خود را خواسته یا ناخواسته تسریع می‌کنند بنابراین خانواده‌ها برای جلوگیری از مشاهده فیلم‌های مستهجن و استفاده از داده‌های اینترنتی، باید آنها را كنترل كنند.»

 

 

 

از نگاه دکتر باهر، تبادلات کلامی از دیگر عواملی است که در کاهش سن بلوغ جنسی نقش عمده‌ای دارد. گفت‌ وگوها در مورد مسایل جنسی چه با همجنس و چه با جنس مخالف، در کاهش سن بلوغ جنسی نوجوانان تاثیرگذار است. بنا بر آمارهایی که در برخی شبکه‌های خبری منتشر می‌شود، مراوده‌های دختران و پسران و ارتباط آنها با یكدیگر از سن پایین و دوران راهنمایی شکل می‌گیرد که این روابط می‌تواند عامل مهمی در کاهش سن بلوغ باشد. این بلوغ که در دوران نوجوانی از آن به‌عنوان بلوغ کاذب یاد می‌شود، به مرور زمان به بلوغ صادق تبدیل خواهد شد. كم‌كم، شخص تمایل پیدا می‌كند با جنس مخالف خود ارتباط داشته باشد و نیازجنسی‌اش را برآورده كند.

 
 

 

 

دکتر باهر می‌گوید: «پوشش دختران نقش بسیار مهمی در کاهش سن بلوغ جنسی آنها دارد. لباس‌های چسبان و تنگ و فشار این لباس‌ها روی برخی از اندام‌ها می‌تواند بسیار محرک باشد که متاسفانه ما بی‌تفاوت از کنار این مسایل عبور می‌کنیم. پوشیدن لباس‌های چسبان، باعث می‌شود دختران زودتر از زمان تعیین‌شده به بلوغ جنسی برسند بنابراین خانواده‌ها باید در انتخاب لباس برای فرزندان به خصوص دختران خود نیز دقت کرده و آنها را به پوشیدن لباس‌های نسبتا آزاد تشویق کنند.»

 
 

 

 

حرف آخر

 

 

 

بنا بر گفته‌های دکتر باهر، رفتارشناس، رعایت اخلاق زناشویی زن و شوهر از همان ابتدای زندگی،‌ می‌تواند تاثیر بسزایی در رفتار و تربیت فرزندان آنها داشته باشد. از بین رفتن قباحت‌ها و جایگزین شدن وقاحت‌ها، بیان مسایل جنسی در حضور کودکان و بی‌تفاوتی بزرگترها نیز از عواملی است که در كاهش سن بلوغ جنسی بی‌تاثیر نیست. رعایت شئونات، احترام گذاشتن به یكدیگر، حفظ حرمت، ارائه راهکارهای مناسب به فرزندان به‌خصوص دختران راهنمایی مربیان در مراکز تحصیلی و آموزشی و آشناکردن دختران با مسایل بلوغ جنسی، آن هم به صورت دقیق و برنامه‌ریزی شده، می‌تواند از خطرهای كاهش سن بلوغ جنسی پیشگیری کند.



+ نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391برچسب:,ساعت 14:17 توسط یونس |

 

 

بلوغ زودرس در پسران

 

 

 

 

بلوغ در دختران,سن بلوغ,بلوغ پسران,بلوغ در پسران

    

 

 

 

بلوغ در پسران و دختران در اثر مجموعه ای از تغییرات هورمونی است که در سطح مغز، هیپوفیز، غده فوق کلیه و در نهایت غده های جنسی شامل بیضه ها و تخمدان ها ایجاد می شود. نخستین علامت بلوغ در پسران بزرگ شدن بیضه هاست و در ادامه بزرگ شدن عضو تناسلی و رویش موهای زهار خواهد بود. این تغییرات از ۱۰ سالگی به بعد کم کم شروع می شود، ولی در ۱۲ تا ۱۵ سالگی کاملا نمایان می شود.

 

 

براساس تعاریف بالا در صورتی که در یک پسر قبل از ۹ سالگی بلوغ شروع شود، بیماری بلوغ زودرس مطرح می شود و باید ارزیابی و بررسی ها انجام شوند.

اولین قدم در این ارزیابی ها اندازه گیری هورمون هاست. زمانی که هورمون های ترشح شده از هیپوفیز ـ که به آنها «گنادوتروپین» می گوییم ـ بالا باشد، آن وقت بررسی مغزی مثل ام آر آی برای یافتن توده های احتمالی لازم است. اگر چه در اغلب موارد توده ای در مغز نیست و مشکل حساسیت زیاد سلول های هیپوفیز و هیپوتالاموس است که باعث ترشح زیاد هورمون شده است. با این وجود بررسی مغزی می تواند یک توده مغزی یا بیماری عفونی در مغز را آشکار کند.

 

 

در بیشتر موارد بلوغ زودرس، میزان هورمون های هیپوفیزی یا همان گنادوتروپین ها که در اصطلاح علمی اف اس اچ و ال اچ هستند،بالا نیست. بیماری هایی مثل بزرگی مادرزادی غده فوق کلیه، تومورهای غده آدرنال و در نهایت تومورهای بیضه می تواند با ساختن مقادیر زیاد هورمون جنسی مردانه (آندروژن) بلوغ زودرس را در پسران ایجاد کند، البته گاهی هیچیک از این موارد وجود ندارد و فعالیت زیاد سلول های سازنده هورمون مردانه علت ماجراست.

 

 

اهمیت تشخیص بموقع بلوغ زودرس همان طور که شرح داده شد، در درجه اول یافتن علت هایی است که شامل بیماری های توصیف شده می شود. در درجه بعد سرکوب تولید هورمون های مردانه در یک پسر کم سن و سال به ۲ دلیل اهمیت دارد؛ اول این که تغییرات بلوغ اگر در سن کمتر از سایر کودکان رخ دهد، باعث ناراحتی و عدم تطابق کودک با محیط می شود و بنابراین باید با دارو بلوغ را تا حدی که شبیه دیگران شود، به تاخیر انداخت و دوم این که بلوغ زودرس، اگرچه باعث رشد ناگهانی قد می شود، ولی خیلی زود صفحه رشد استخوان ها بسته شده و رشد را متوقف می کند. در نتیجه این کودکان معمولا قد نهایی کوتاه تری نسبت به آنچه با توجه به قد پدر و مادر برایشان پیش بینی می شود، پیدا خواهند کرد.

در نهایت باید گفت درمان صحیح بلوغ زودرس در پسران به تشخیص علت آن بستگی دارد که گاه یک تومور مغزی خوش خیم علت ماجراست که برداشته می شود و کودک نجات می یابد. گاه یک تومور در بیضه ها عامل ماجراست و گاهی نیز بزرگی غده فوق کلیه یا حساسیت سلول های هورمون ساز علت بیماری است که با درمان دارویی بهبود پیدا می کند.



+ نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391برچسب:,ساعت 14:14 توسط یونس |

 

   محبت زیاد کودک را لوس نمی کند

 

 

 

تربیت فرزندان

 

 

تربیت فرزندان همواره یکی از اولویت های اصلی والدین است. کودک همانند یک نهال تازه شکفته در اختیار دو باغبانی است که به قدر همت و دانش خود قادر خواهند بود از ثمره پرورش این نهال طی سالیان متمادی لذت ببرند. واقعیت این است که امروز بیش از هر زمان دیگری نقش پدر و به ویژه مادر در شکل گیری شخصیت کودک آشکار شده است.

 

 

بدیهی است که همه والدین می خواهند فرزندانی شاداب، سرزنده و دارای اعتماد به نفس تربیت کنند اما تمامی آن ها از یک روش پیروی نمی کنند و بر اساس میزان اطلاعاتی که از روش های تربیتی کودکان دارند، با آن ها برخورد می کنند. با اندکی تامل در خانواده هایی که اطراف ما هستند می توانیم این تفاوت ها را دریابیم. در بعضی از خانواده ها شیوه تربیتی مقتدرانه، در برخی شیوه آسان گیرانه، در برخی شیوه منطقی و در برخی شیوه مستبدانه رواج دارد و والدین بنا به شیوه تربیتی که از والدین خود دریافت کرده اند و بسته به اطلاعاتی که از سبک های فرزندپروری دارند، تلاش می کنند فرزندانی صالح و با اعتماد به نفس تربیت کنند.

 

 

 

یکی از رایج ترین شیوه های تربیتی که امروز در بسیاری از خانواده های ایرانی رواج دارد، شیوه آسان گیر است که در آن والدین با دادن آزادی زیاد، پذیرش بی قید و شرط خواسته های فرزند، نداشتن حد و مرز و تعیین نکردن خطوط قرمز و جهت ندادن به رفتارهای کودک فرزندانی «لوس» تربیت می کنند. در این مطلب قصد داریم فقط به یکی از رفتارهایی که به «لوس شدن» بچه ها منجر می شود، اشاره کنیم.

 

 

 

● لوس شدن یعنی چه

 

 

 

روان شناسان کودک می گویند اگر والدین بیش از نگرانی بابت لوس شدن بچه ها، نگران کم توجهی به آن ها بودند، دنیا جای بهتری می شد. واقعیت این است که در بیشتر موارد والدین نمی دانند به هیچ وجه امکان ندارد که کودک از «محبت» آسیب ببیند. در واقع آن چه به عنوان لوس شدن کودک در ذهن والدین نقش بسته است نتیجه ابراز محبت زیاد به کودک نیست بلکه ناشی از دادن چیزهای دیگر به جای محبت به کودک است. «لارنس اشتاینبرگ» روان شناس کودک در این باره می گوید: وقتی والدین حد و مرزی برای کودک قرار نمی دهند، یا انتظاراتشان را از کودک کم می کنند تا مهربان جلوه کنند یا اسباب بازی را جایگزین محبت به کودک می کنند، در واقع به او آسیب می رسانند.

 

 

 

دکترنسرین امیری، فوق تخصص روان پزشکی اطفال و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی در گفت وگو با خراسان، با تایید این مطلب می گوید: اگر والدین هر روز هم به فرزندشان بگویند دوستش دارند، او آسیبی نمی بیند. کودک بر اثر محبت فیزیکی و کلامی، مراقبت و ستایش زیاد و صمیمانه والدین هرگز لوس نمی شود. با این تصور نادرست که کودک در اثر توجه و محبت زیاد لوس می شود، هرگز نباید او را از محبت و مهر محروم کرد. نکته این جاست که محبت باید واقعی و صادقانه باشد و این امری است که بیشتر والدین از آن غافل اند.

 

 

 

● حد و مرز محبت

 

 

 

وی با بیان این که برخلاف تصور عموم مردم محبت در برابر کودکان حد و مرز ندارد، تصریح می کند: متاسفانه در فرهنگ ما محبت کردن بد معنا شده و جایگزین های محبت مثل توجهات نامناسب به کودک، قرار ندادن حد و مرز برای کودک، پذیرش بی قید و شرط خواسته های کودک، خریدهای افراطی و ... است که کودک را لوس بار می آورد.در واقع والدین با دادن پاسخ نامناسب به توجه طلبی کودک و نیاز او به دریافت محبت واقعی، تله «لوس شدن» را برای او باز می گذارند. چنین والدینی یاد نگرفته اند که محبت واقعی خود را نشان دهند و سعی می کنند از راه های دیگر آن را ابراز کنند غافل از این که هر کار دیگری غیر از ابراز محبت مستقیم به کودک، او را لوس می کند.

 

 

 

● درباره محبت سوء تعبیر وجود دارد

 

 

 

در گذشته والدین برای خودداری از ابراز محبت به کودک، دلایل متعددی داشتند. چنان که اشتاینبرگ در این زمینه می گوید: در گذشته مردم معتقد بودند که خودداری از ابراز محبت به رشد شخصیت کودک کمک می کند اما نتایج تحقیقات نشان می دهد که این باور نادرست است زیرا در این صورت باید متعادل ترین بچه ها در خانواده های سرد و بی اعتنا رشد کنند که این طور نیست. برخی دیگر فکر می کردند که کودکانی که محبت فراوانی از والدین دریافت می کنند ضعیف بار می آیند و عده ای دیگر تصور می کردند که اهمیت دادن به فرزند او را محتاج بار می آورد. در حقیقت تمام این موارد برداشت های نادرستی است. اگر بچه ها احساس کنند صادقانه دوستشان داریم، به گونه ای احساس امنیت می کنند که تقریبا همیشه بی نیاز می شوند.

 

 

 

تجربه نشان می دهد بزرگسالانی که از نظر عاطفی از همه نیازمندترند همان کسانی هستند که در کودکی از والدین خود محبت کافی ندیده اند و سالم ترین بزرگسالان کسانی هستند که قادرند محبتشان را به دیگران ابراز کنند زیرا درکودکی، والدینشان به آن ها به صورت بی قید و شرط ابراز محبت کرده اند.از طرف دیگر اگر نمی خواهیم کودک را وابسته پرورش دهیم، نباید مهر و محبت و عطوفت خود را از او دریغ کنیم. سرشار کردن کودک از مهر و عطوفت و بذل توجه به او همواره درست است. به شرط این که واقعی و صادقانه باشد و تعادل در آن حفظ شود. بچه ها فرق بین دوست داشتن حقیقی و رشوه دادن را کاملا درک می کنند.

 

 

 

● تشخیص محبت واقعی از غیرواقعی

 

 

 

دکتر امیری با اشاره به این که محبت یک تعامل دوطرفه است که هم والد و هم کودک از آن لذت می برند، تصریح می کند: بعضی از والدین برداشت و تعریف نادرستی از محبت دارند و تصور می کنند هرقدر یک طرفه و به نفع کودک رفتار کنند، با محبت تر هستند، به عنوان مثال وقتی کودک اسباب بازی گران قیمتی می خواهد و والد با وجود نبود امکان مالی آن را فراهم می کند، در واقع محبت نکرده است زیرا با خرید آن وسیله به زحمت افتاده است.بسیاری از والدین به خود سختی های زیادی می دهند، چند شیفت کار می کنند تا امکانات کافی برای فرزندانشان فراهم کنند و اسم همه این کارها را محبت می گذارند. در صورتی که هیچ کدام از این کارها محبت نیست زیرا محبت یک تعامل دوطرفه است که والد و فرزند هر دو به یک اندازه از آن لذت می برند. بنابراین اگر کاری برای کودک خود می کنید که خودتان از آن لذت نمی برید بدانید که در تله افتاده اید و کودک در طول زمان به خوبی عمیق نبودن محبت یا نوعی «رشوه دهی»شما را می فهمد.

 

 

 

● محبت واقعی رابطه ای دوطرفه است

 

 

 

محبت واقعی فقط در یک رابطه متقابل به دست می آید و متاسفانه بیشتر والدین حتی در رابطه با همسر خود هم دچار سوء تفاهم می شوند و محبت به همسر را در سختی دادن به خود معنا می کنند. علت این امر از آن روست که محبت کردن در فرهنگ ما به درستی تعبیر نشده است و هر دلسوزی بی جا یا توجه نامناسب را به اشتباه محبت می نامیم. ساده ترین مثال آن زمانی است که یک کودک حرف می زند، حرف زدن کودک یک اتفاق خوشایند برای والدین است و والدین باید به هنگام حرف زدن کودک سراپا خشنود باشند که کودکشان حرف می زند، ابراز عقیده می کند اما بیشتر والدین در اغلب موارد توجهی به حرف های کودک نمی کنند و از حرف زدن وی لذت نمی برند.

 

 

 

کودک که با بی اعتنایی روبه رو می شود پس از چند دقیقه خسته می شود و دست از حرف زدن برمی دارد. در صورتی که در همین رفتار کوچک می توان با نگاه، گوش دادن دقیق و تایید وی محبت واقعی را به وی نشان داد. در این رابطه هر دو طرف لذت می برند پس محبت واقعی و خالصانه بروز پیدا کرده است.دکتر امیری معتقد است: برخی والدین اعتماد به نفس کافی برای ابراز محبت به فرزند یا همسر خود ندارند بنابراین جایگزین هایی برای ابراز محبت مثل خرید هدیه، انجام کارهای کودک به جای وی یا دلسوزی های بی جا انجام می دهند.

 

 

 

● چه کنیم

 

 

 

چند توصیه کلیدی درباره ابراز محبت به کودک می توان مطرح کرد. دکتر امیری توصیه می کند: والدین در ابتدا رابطه دوسویه خود با کودک را مورد بررسی قرار دهند و ببینند آیا هر دو از این رابطه لذت می برند یا خیر. اگر به هنگام انجام کاری برای کودک احساس لذت نمی کنید ریشه آن را پیدا کنید و بدانید که محبت واقعی و خالصانه به کودک در این شرایط امکان پذیر نیست.

 

 

 

فقط وقتی محبت شما به کودک خالصانه است که عملی که انجام می دهید برای شما هم لذت بخش باشد، نکته دیگر این که والدین باید نسبت به خود مهربان باشند و بتوانند به هم محبت کنند تا قادر باشند به کودک خود هم محبت کنند. مادری که نمی تواند خودش را دوست داشته باشد، چگونه ممکن است فرزندش را دوست داشته باشد و به او محبت واقعی و خالصانه کند.هم چنین دادن پاسخ منفی به خواسته های کودک که بسیاری از والدین از آن پرهیز می کنند تا محبت خود را نشان دهند، اشتباه دیگری است که کودک را از دریافت محبت خالصانه و واقعی محروم می کند.

 

 

 

کودکی که با گریه و دعوا یک وسیله اسباب بازی می خواهد و والدین در برابر خواسته کودک و خرید آن مقاومت می کنند می توانند محبت واقعی خود را پس از نخریدن وسیله به وی نشان دهند. کودک درمی یابد که والدین حتی با نخریدن اسباب بازی او را همچنان دوست دارند و او مثل گذشته می تواند بازی کند و از زندگی اش لذت ببرد. اما وقتی والدین تسلیم خواسته کودک می شوند، محبت واقعی خود را دریغ و آن وسیله را جایگزین آن می کنند.



+ نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391برچسب:,ساعت 14:8 توسط یونس |

 

نکته های کاربردی برای تربیت فرزندان تان

 

 

 نکته های کاربردی برای تربیت فرزندان تان

 

وقتی تصمیم می گیرید صاحب فرزندی شوید، در واقع مسوولیت سنگین تربیت او را هم پذیرفته اید. تربیت به معنی تعلیم دادن وپرورش دادن است . وقتی فرزندان خود را تربیت می کنید، به آنها می آموزید چگونه رفتار نمایند. یعنی شما با قانون گذاری و اعمال انضباط به آنها کمک می کنید تا تکلیف خود را بدانند.این مساله احساس امنیت و آرامش خاطر آنان را افزایش می دهد و از آنجایی که کودکان دوست دارند حس کنند والدین شان از آنان آرامش راضی هستند با ارایه توجه و محبت مناسب از سوی خانواده گام مهمی در ارتقا بهداشت روان کودک و اطرافیان برداشته می شود.

 

 

کودک بدون مشکل وجود ندارد ولی مشکلات کودکان قابل درمان است.نکته مهم نحوه انجام اصول تربیتی است. چنانچه اصول تربیت اشتباه باشد یا با خشونت و بی تفاوتی ارایه شود ، کودک آن را نمی پذیرد . یک خانواده خوب باید بتواند تربیت و انضباط را به نحوه شایسته ای برقرار نماید .

 

 

 

در تربیت فرزندان مانند هر کار دیگر با مشکلاتی روبه رو خواهیم شد . اگر والدین از روش های صحیح تربیتی آگاه باشند ، باتمرین و به مرور زمان تجربه و مهارت آنان افزایش خواهد یافت ودرتربیت فرزندشان موفق تر خواهند بود.

 

 

 

 

۱) درکوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی نداشته باشید:

 

 

 

موارد زیادی وجود دارد که دوست دارید به فرزندان خود بیاموزید ولی هیچ رفتاری با یک بار آموختن به دست نمی آید کودکان نیز همیشه برای فرا گرفتن آمادگی ندارند . آموزش نیاز به وقت،حوصله و موقعیت شناسی دارد.اگر والدین در این کار صبر و پشتکار نداشته باشند، خسته می شوند یا از کوره در می روند، و احترام خود را نزد فرزندان از دست خواهند داد . در این صورت فرزندان به خواسته های آنها بی توجه خواهند شد و خود را موظف به انجام آنها نخواهند دانست . تربیت مسوولیتی یک روزه نیست، آرامش ، پایداری و مقاومت می خواهد.

 

 

 

 

۲) پیشرفت های کوچک را هم در نظر بگیرید:

 

 

 

کودکان و والدینی که از هر نظر کامل و بی عیب باشند وجود ندارند. فرزندان همیشه آن گونه که والدین توقع دارند عمل نمی کنند. مشکلات کودکان معمولا یک شبه حل نمی شود و تغییرات در کودکان و بالغین تدریجی ، آرام و مرحله به مرحله صورت می گیرد. برخی والدین وقتی در تغییر عادات و رفتارهای فرزندشان به مشکل برمی خورند ، به سرعت آشفته و نا امید می شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند . حال آنکه باید به پیشرفت های کوچک و تدریجی فرزندشان توجه نمایند زیرا کلید پیشرفت های بزرگ ، تشویق پیشرفت های کوچک است.

 

 

 

 

۳) در هر زمان تنها روی یک مشکل تمرکز کنید:

 

 

 

فرزند شما ممکن است مشکلات متعددی داشته باشد ولی اگر شما بخواهید همه موارد را با هم اصلاح کنید موفق نخواهید شد.برای موفقیت باید تنها یک مشکل را در نظر بگیرید و پس از حل آن به نوبت به مشکل دیگری بپردازید . هدف تان را با کلمات ساده ای که برای کودک قابل فهم باشد برایش توضیح دهید و به او بگویید در این مورد خاص دقیقاً چه انتظاری از او دارید سپس به پیشرفت های هرچند کوچک کودک در راه اصلاح رفتارش دقت نمایید و با واکنش های مثبت و تحسین آمیز به او بفهمانید که رفتارش مناسب و مورد پسند است .

 

 

 

 

۴) هرگز از تحسین کودک غافل نباشید:

 

 

 

تحسین کودک بسیار ارزشمند است.کودکان در هر سنی که باشند تمایل دارند والدین آنها را بپسندند و از آنها راضی باشند .کودک نمی داند کدام رفتار مناسب و کدام نامناسب است.او هر رفتاری را که با واکنش والدین روبه رو شود یا او را به هدف برساند مثبت تلقی کرده و تکرار خواهد کرد. تصور نکنید داشتن رفتار مناسب امری بدیهی و از وظایف فرزند شماست.این طرز تفکر باعث می شود پرتوقع شوید، نسبت به رفتارهای مناسب فرزندتان بی اعتنا شوید و تنها به رفتارهای نامناسب و منفی او توجه کنید. مسلما به جز رفتارهایی که شما را ناراحت می کند ، رفتارهای مناسب و مثبت زیادی نیز در فرزند شما وجود دارد. اگر با واکنشی تایید کننده به فرزندتان نشان دهید که ازکدام رفتارش راضی هستید ، کودک سعی می کند با تکرار آن رضایت بیشتر شما را به دست آورد . نشان دادن نارضایتی از رفتارهای نامناسب تنها زمانی موثر خواهد بود که قبل از آن فرزندتان را به دلیل رفتارهای مناسبش تشویق کرده باشید .

 

 

 

 

۵) اهداف را با شرایط کودک منطبق کنید:

 

 

 

اهداف خود را متناسب با سن، شخصیت، توانایی، رشد عقلی و شرایط محیطی فرزندتان تعیین نمایید .همه کودکان در یک سن خاص وارد مرحله مشابه نمی شوند و میزان آموزش پذیری آنها نیز به یک میزان نیست. با توجه به اینکه همه افراد یک جور نیستند و موقعیت ها نیز متفاوت است ، یک راه حل قطعی و مستقل برای هر مشکلی وجود ندارند .

 

 

 

 

۶) هماهنگ باشید:

 

 

 

موفقیت والدین در تغییر رفتارهای کودک نیازمند هماهنگی بین پدر و مادر است.پیش از هر اقدامی ، رفتارهایی را که می خواهید اصلاح کنید ، دقیقا مشخص کنید و برای رفع آن برنامه ای هماهنگ طراحی کنید . شما و همسرتان باید پیش از دست زدن به هر کاری در مورد کودک تان اتفاق نظر داشته باشید . وقتی تصمیم خود را گرفتید و روی برنامه اجرایی توافق کردید ، هماهنگ و یکسان عمل نمایید.

 
 
 



+ نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391برچسب:,ساعت 14:4 توسط یونس |

 

پدر و مادری ایده آل

 

 

 

پدر و مادری ایده آل

 

بسیاری از والدین در جست وجوی راه حلی هستند که نشان دهند چطور می توان والدین خوبی بود؛ اگرچه هر خانواده ای منحصر به فرد است و نمی توان پاسخ یکسانی یافت. به هر جهت می دانیم که رشد تربیتی کودک کار دشواری است و اغلب والدین تلاش می کنند تا در این راه بهترین باشند. روش برخورد والدین یکی از مهم ترین حیطه های تحقیقی در شاخه های علوم اجتماعی است و مطالعات بسیاری در دهه های گذشته توسط محققان انجام گرفته که صدها هزار خانواده را شامل می شود.

 

 

● حال چگونه می توان پدر و مادر خوبی بود؟

 

 

 

▪ باید بدانیم که به کودکی موفق می گویند که...

 

 

 

▪ مهربان و مؤدب باشد،

 

 

 

▪ دوستانه رفتار کند و حس همدردی داشته باشد.

 

 

 

▪ در قبال دیگران احساس مسئولیت می کند،

 

 

 

▪ درکارها مشارکت دارد،

 

 

 

▪ اخلاقی و منطقی عمل می کند.

 

 

 

▪ با شادی به زندگی می نگرد،

 

 

 

▪ دلسوز است و عاشق خانواده و زندگی کردن است.

 

 

 

▪ با هوش، بلند پرواز، مصمم، مطمئن، صبور و پایدار است.

 

 

 

▪ با هر شرایطی می تواند خود را سازگار کند و توانایی کنترل خویش و اعتماد به نفس را دارد.

 

 

 

▪ به سختی کار می کند تا اهداف بلند پروازانه اش را به دست آورد.

 

 

 

▪ توانایی به دست آوردن اهدافش را دارد.

 

 

 

● اصول پیشنهادی جهت پدر و مادر خوب بودن

 

 

 

▪ آگاه باشیم که پدر و مادر بودن نیاز به تلاش دارد:

 

 

 

هر روز درباره رفتارهایتان به عنوان یک والد، خوب فکر کنید.خودتان را به خاطر بیاورید که چگونه با فرزندتان رفتار کرده اید تا بر او اثر بگذارید و سعی کنید که از تجارب گذشته تان پند بگیرید و همان طور که مسئول هستید با یادگیری بهتر، رفتارتان را بهبود بخشید.

 

 

 

برای آن دسته از فعالیت هایتان که مرتبط با کودک شماست اولویت بیشتری قائل شوید:برای والدین شاغل، کار پر زحمت و چالش برانگیزی است. به هر جهت بایستی زمانتان را مدیریت کنید. کار کردن شما همچون راهی است که فرزندتان ابتدای آن راه قرار دارد و گاهی این بدان معناست که علایق و نیازهای شما، قربانی نیازهای فرزندتان شود.

 

 

 

▪ عاشق فرزندتان باشید اما نه خیلی زیاد :

 

 

 

چند بار در روز احساس عاطفه و گرمی را به کودکتان نشان دهید. به طور نمونه بارها او را بغل کنید و در آغوش خود بفشارید؛ اگر چه در فرهنگ های مختلف روش های گوناگونی وجود دارد. به یاد داشته باشید اگر فرزندتان کار اشتباهی انجام داد و قانونی را در خانواده نقض کرد، باید به او روش درست را تذکر دهید و به جای انتقاد از کودک از رفتار و کارش انتقاد کنید نه خود کودک را مورد انتقاد قرار دهید.

 

 

 

▪ قوانین ویژه خانوادگی وضع کنید :

 

 

 

در جامعه ما قوانینی وجود دارد که به فرزندتان کمک می کند تا در مدرسه و دنیای واقعی موفق عمل کند. به عنوان یک والد لازم است که قوانین خانوادگی وضع کنید تا فرزندتان یاد بگیرد که چطور خود را مطابق آن قوانین مدیریت کند. برای اینکه فرزند بهتری داشته باشید بایستی ۳سؤال در هر زمان برایتان روشن باشد :

 

 

 

فرزندم کجاست؟

 

 

 

با چه کسی است؟

 

 

 

و چه می کند؟

 

 

 

▪ بر قوانین خانوادگی وضع شده پافشاری کنید :

 

 

 

لازم است قوانین وضع شده روشن و ثابت باشند، در غیراین صورت فرزندتان گیج خواهد شد و نمی تواند به طور جدی به آنها عمل کند. قوانین خانوادگی را برای فرزندتان توضیح دهید و نشان دهید که اقتدارتان بیشتر منطقی است نه آنکه زور و قدرت بر آن حاکم است. طبق این روش، فرزندتان کمتر دچار چالش می شود. توجه کنید که پدر و مادر باید هر دو با هم فرزندشان را طبق قوانین یکسانی تربیت کنند، پس لازم است تا هر دو قوانین یکسانی وضع و به آن عمل کنند.

 

 

 

▪ درباره تصمیمی که می گیرید برای فرزندتان توضیح دهید:

 

 

 

با توجه به آنکه فرزندتان تجربه و علمی را که شما در زندگی استفاده می کنید ندارد، نیاز است به آنچه فکر می کنید و تصمیمی را که گرفته اید، با حوصله برای او توضیح دهید و لازم است که در همه مراحل مختلف رشد (درسنین مختلف) از روشی که برای او قابل فهم است استفاده کنید.

 

 

 

▪ از تنبیه کردن شدید و خشن اجتناب کنید :

 

 

 

براساس تحقیقات به عمل آمده در تمامی اشکال تنبیه هایی که والدین استفاده می کنند، تنبیه بدنی و جسمانی بیشترین عوارض جانبی را ایجاد می کند. بچه هایی که تنبیه بدنی بیشتری می شوند در برخورد با کودکان دیگر از خشونت بیشتری در حل مسائلشان استفاده می کنند و علت آن تقلید از والدینشان است.

 

 

 

▪ به فرزندتان احترام بگذارید :

 

 

 

بچه ها نسبت به دیگران همان رفتاری را خواهند داشت که والدینشان نسبت به آنان دارند. فکر کنید فرزندتان شخصی است همچون افراد دیگر که احتیاج دارد مورد احترام قرار گیرد؛ همان طور که شما نیز مورد احترام قرار می گیرید. با ادب با او صحبت کنید، به عقاید او احترام بگذارید، زمانی که او با شما صحبت می کند به دقت به حرف هایش گوش دهید و همانند یک دوست با او برخورد کنید.

 

 

 

▪ مستقل بودن را به کودکتان بیاموزید :

 

 

 

ترغیب کودک به مستقل بودن، اگر چه برای کودک آزادی عمل به وجود می آورد و در کنار آن محدودیت هایی نیز دارد ولی به کودکتان یاد می دهد که کنترل خویش را که یکی از کلید های موفقیت در زندگی است، در خودش تقویت کند. همواره به این نکته توجه کنید که استقلال، تمرد یا سرکشی نیست، پس تفاوت بین تمرد و مستقل بودن را برای فرزندتان توضیح دهید.



+ نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391برچسب:,ساعت 13:58 توسط یونس |